• وبلاگ : بر بساط نكته‌دانان...
  • يادداشت : مست خرابات نشين
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    من اما با حافظ كمي غريبم. حالا شايد يه اتفاقي افتاد .

    معرفي جالبي داشتيد

    مخصوصا فايل صوتي تون قشنگ بود

    سفري اين اواخر به قم داشتيم که صدرو ذيلش حافظ بود / در حرم و جمکران و...

    دراثنا سفر خواستيم زيارتي شبانه از کوه خضر نبي داشته باشيم بي انکه علاقه ديگران برانگيخته شود و انها هم به قول مسول محترممون از راه بدر شوند و سفر علمي پژوهشي را با سفر زيارتي اشتباه بگيرند ... بين راه تفالي به حافظ زديم ببينيم نظر حافظ چيست اجازه ميدهد يانه جالب بود ايشون گفت :

    داني که چنگ و عود چه تقرير ميکنند

    پنهان خوريد باده که تعزير ميکنند

    باده حافظي را نوشيديم و فردايش چنان پژوهيديم که مسولمان برايمان حق وتو در لغو قوانين عبور و مرور صادر فرمودند .


    هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ

    از يمن دعاي شب آه سحري بود..

    + زمستان 

    سلام و عرض ادب

    واقعا خجالت کشيدم از خودم که اينقدر حافظ رو کم ميشناسم. خيلي وقت براش کم گذاشتم. شايد به خطر سنگين بودن شعرهاش. هر وقت که بخوام حافظ بخونم ناخودآگاه ديوان امام رو ترجيح ميدم. به نظرم ديوان امام صورت رقيق شده ي حافظه.

    پاسخ

    يه جورايي ميشه حرفتون رو تاييد كرد ولي قدرت ادبي امام با حافظ قابل مقايسه نيست. البته شايد هم يه حس شخصي باشه ولي براي من حافظ يه چيز ديگه است.