• وبلاگ : بر بساط نكته‌دانان...
  • يادداشت : وفا و ملامت
  • نظرات : 0 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حسنا 

    وقتي تعارضا تساقطا! ولي مشکل اينجاست که پيروان دين حداکثر حداکثر حداکثري....زيادي به حداکثرشان، يقين دارند. . نمي دانم چرا تمام بحث ها، به يقين مي رسند. يقيني که به هيچ وجه منطقي و معرفتي نيست.
    پاسخ

    نفهميدم. خوب آنها يقين داشته باشند. بالاخره راه حل نقد است. نقد هم بايد روشمند باشد. تعارض و تساقط را هم نفهميدم
    + حسنا 

    دين از خيلي چيزها حرف زده ولي اين به معناي اين نيست که جزء دين هستند. بسياري از پيشوايان ديني، به مباحث علم تجربي هم توجهي داشته اند، آيا به اين معناست که فيزيک و شيمي هم ديني هستند؟
    پاسخ

    فرقي نكرد. شما باز هم بر اساس انتظار پيشيني خودتان حرف زده ايد. خوب اگر كسي بگويد اين گزاره‏ها هم ديني هستند جوابش چيست؟
    + حسنا 

    دين تعريف کننده ي رابطه ي من و خداست و نهايتا ، در اين زمينه اظهار نظر مي کند. به نظرم دين نمي خواهد و نمي تواند و نبايد دخالتي در امور سياسي داشته باشد..مردم از دين نميگريزند بلکه دين را شخصي مي کنند.
    پاسخ

    اين بحث شما در دايره انتظار بشر از دين جا ميگيرد. ولي مشكل اين است كه متن اصلي دين به اجتماع و سياست هم نظر داشته است. يعني بر خلاف انتظار شما حرف زده است.
    + حسنا 

    ترجيح مي دهم به عمد تظاهر به بي ديني کنم، تا مجبور نشوم هي حرص بخورم از دينداران رياکاري که نان دين مي خورند..نهايتش اين است که مي گويند گمراه شده است و..اما راهم از راهشان جداست.
    پاسخ

    تكليف دين چه ميشود؟ و آنان كه به خاطر رفتارهاي ديگران از دين مي گريزند؟

    سلام . حقير مدت ها است که به اين مسئله فکر ميکنم. چرا روزگار ما روزگارسيطره ريا سالاري و تظاهر پيشگي شده ؟ چرا اين روزها جماعتي کلان رواه و روش رندان قرن 7 و 8 را پي گرفته اند تا بساط ريا در پيشخوان جامعه را برچينند؟ من در اين انديشه به چيزهايي رسيده ام. چيزهايي که به ظهور امر سياسي در جامعه ديني مربوط است. شايد در بازانديشي اين امر را واکاوم .
    پاسخ

    از نظر بنده يكي از عوامل اصلي آن همين است كه گفته ايد

    سلام

    خيلي هم خوب نوشتي. من هم اون موقع ها كه مينوشتم، خيلي دغدغه داشتم يه جوري بنويسم حسابي مستدل و بي اشكال باشه؛ ولي اين اشتباهه. قرار نيست توي وبلاگ جوري بنويسيم كه مو لا درزش نره يا همه عالم و آدم متقاعد بشن. همين كه مشكل رو مطرح كرديد خوبه.

    من فكر ميكنم فضاي سياسي ما نيز دچار همين مشكله.

    + خسروي 
    سلام
    قابل ذکر نيست اما مشهد الرضا(ع) دعا گوي جنابعالي و خانواده محترم هستم عزيز..
    پاسخ

    تقبل الله ان شاء الله


    سلام

    نکته ي دقيقي بود حتي يه سري متدينها چون مي خواهند با فضاي سياسي هم راهي نکنند به ترک واجبها و حرام هاي عجيبي دست مي زنند.

    بعد مثلا روش امام علي چي بود؟يعني اونجام اين آسيبها بود؟يا قابل مديريته؟

    يا به قول فوکو هر اعمال قدرتي با مقاومت روبه رو ميشه؟

    + جيغ و جار حروف 
    فک کنم اول توي ورد تايپ کرديد بعد کپي پيستش کرديد اينجا. دوتا پاراگراف اول بهش مياد فونتش زر يا نازنين باشه و از پارگراف سوم فونتش تاهوما ميشه. فونتو يه دست کنيد بي زحمت. سايز دو تا پاراگراف اول رو هم مثل سايز پاراگرافاي بعدي بکنيد.
    پاسخ

    همه‏اش يه فونته ولي تغيير سايز باعث اين خطاي ديد ميشه. البته ابتدا تو ورد تايپ كردم. يه اصلاحاتي شد.ولي مشكل اينه كه وبلاگ تو هر سيستمي يه جور نمايش داده ميشه
    + هم مسير 

    سلام، ممنون كه نوشتيد و به حرف دلتون گوش كرديد

    فقط يكم فونتش ريزه

    من عادت به نوشتن كامنت ندارم ولي پست هاي شما "به ذهنم ميزنه كه چيزي بنويسم"

    نظرگاه شما به انسانها و به يك چوب نراندن همه افرادي كه ظاهري غير ديني دارند، قابل ستايش است. ولي كاش بيشتر درباره وظيفه ما در اين بين مي نوشتيد. گره كور ماجرا همين جا است...

    پاسخ

    فهميدن مشكل نيمي از راه حله. اگر چيزي به عقلم رسيد سعي مي كنم بنويسم. ولي مدتي است كه جهت گيري ام همين است. نوشته‏هايم معمولا ناظر به اين مشكل هستند
    + هاتف 

    به نظرم يك عده از بيان اعتقاد خودشان مي ترسند يا از دوستان يا از خانواده و اين نماز و روزه اي هم كه ميگويي طبق عادتشونه نه اعتقادشون. تندرويهاي سياسي چنين نتايجي رو هم قطعا در بر دارد.

    از چنين افرادي بايد ترسيد مولوي در مثنوي دارد كه به پسر نوح گفتند بيا سوار كشتي شو. گفت: من شنا بلدم ميروم بالاي كوه. بعد ميگويد اي كاش شنا بلد نبود. حالا اين افراد هم اي كاش اين نصفه نيمه سواد را نداشتند به راحتي شايد قابل هدايت بودند.

    پاسخ

    به چه حجتي ديگران را بي اعتقاد بدانيم؟
    + هاتف 
    كتابي داره جناب آقاي مصباح و در آنجا گروههايي را در اخلاق از سابق با ديدگاه فلسفي خودشون آورده و اين گروهي كه شما آورده ايد را در غرب و مشخصا يونان قديم به نام كلبيون توضيح داده است.
    پاسخ

    تا جايي كه يادمه كلبي مسلكي ارتباطي به ملامتي گري نداره. آقاي مطهري اين كلبيون رو هم در جاي خودش توضيح داده. كنار رواقيون و اپيكوريان
    + جيغ و جار حروف 
    چرا فونتش اينطوريه؟
    پاسخ

    اگر بده درستش كنم. تو سيستم خودم كه بد ديده نميشه