• وبلاگ : بر بساط نكته‌دانان...
  • يادداشت : دروغ دروغ و باز هم دروغ
  • نظرات : 0 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ارادتمند 
    يکي از ريشه هاي اساسي رواج دروغ در جامعه تشخيص هاي سطحي مصلحت توسط مسئولين ميباشد که موجب ميشود با مردم صادق نباشند
    + يک زن 
    سلام
    من نميدونم فرهنگ ساختني هست يا نه! ولي ميدونم اخلاق و فکر و عادات بچه ها ساختني اند. من يک مادرم. تا جايي که يادم مياد، به بچه ام دروغ نگفتم. گاهي پيش اومده که وعده بدم و يادم بره يا نشه بهش عمل کنم.
    با اين حال خيلي وقتها، خيلي وقتها دخترم من و پدر ش رو متهم ميکنه که دروغ گفتي! چرا؟ گاهي همون مساله خلف وعده است، گاهي هم واقعا نه، يک اتفاق طبيعي افتاده، مثلا مثلا بهش گفتم ژله تا دو ساعت ديگه ميبنده. اما ژله دو ساعت بعدش هنوز شل بوده. و زود زود برميگرده ميگه دروغ گفتي!
    ميدونيد چرا؟ چون برنامه کودک تلويزيون موقع آموزش دروغگويي! ( نه آموزش صداقت!) عموماً شيوه اش انگ زدن و متهم کردن و برخورد مستقيم بدون ظرافت با بچه است. بچه که نه! عروسکهاي اجق و وجق! و همون برنامه کودک موقع آموزش هر چيز ديگري شيوه اش دروغگوييه.
    چند روز پيش دخترم قصه ي يک کارتون يا فيلمي را برايم تعريف کرد که مادر آن قصه براي اينکه تنبلي بچه را درمان کند، و او را مجبور کند که خودش کارهاي خودش را انجام بدهد، خودش را به مريضي زده! يعني وانمود کرده، خب حالا وقتي اين مريض مصلحتي خوب شد، تنبلي بچه دوباره برنميگردد؟!
    ظاهرا دروغگويي فقط ناشي از ضعف اراده نيست... ناشي از ضعف فکر است، اينکه اين مادر توي قصه هييييچ ايده و فکر ديگري به ذهنش نيامد که بچه اش را تربيت کند الا مريضي دروغين؟ و البته اين يعني نويسنده و سازنده فيلم راه آسانتر و بهتري به فکرشان نرسيده. اين هيچ! کارشناس تربيتي هم نداشتند؟
    شايد خود شغل بازيگري که يکجور وانمود کردن درش هست ، باعث ميشه که متوجه قبح کارشون نشن. نتونند بين "شغل وانمودگري" و "زندگي با دروغ" فرقي قائل بشن. من خيلي وقتها از همين هنرمندان تلويزيون وقتي از فوايد هنرشون داد سخن ميدن شنيده ام که هنر نمايش ميتونه براي آموزش و حتي نمايش درماني به کار بره.... اما اين فرق ميکنه با اون که بيان و نمايش بازي کردن و وانمودگري رو بکنند يک نسخه و نفس نقش بازي کردن بشه يک روش تربيتي...در حالي که وانمودگري اگر هم بخواد بکار بره بايد ابزاري براي آموزش شيوه ي تربيت باشه. يا ابزاري براي تمرين زندگي. نه ابزاري براي نفس تربيت يا مشربي براي زندگي....
    در کل به نظر مياد قالب و محتوا با هم مخلوط شده....
    موفق باشيد!
    پاسخ

    بله. حرفهاي شما به نظرم درسته. عوامل زيادي باعث ايجاد اين فرهنگ شده‌اند متاسفانه
    سلـام!
    يه سوال داشتمـ . ميشه بفرماييد اون کتابتون [آرايه‌هاي عرفي بر آيه‌هاي قدسي] رو توي نمايشگاه کتابِ امسال از کدوم انتشارات و کدومـ غرفه ميتونمـ تهيه کنم؟
    راستي ، با يه مطلبِ جديد به روزمـ . خوشحال ميشم اگه نظرتون رو بفرماييد .
    منتظرمـ ، يا حق .
    پاسخ

    ناشر کتاب من نشر اديانه. ولي غرفه و سالنش رو نميدونم.الفبايي مي تونيد پيدا کنيد. انتشارات دانشگاه اديان هم احتمالا کتاب رو داشته باشه. اين دو ناشر با هم مرتبطند
    + هاتف 
    سلام
    خدا به دادمان برسد که گناه به اين بزرگي را به اين راحتي هر روز تکرار ميکنيم. ولي دعاي کوروش هم جزء همون دروغهايي است که بر زبانها جاري است چون هيچ متن متقني از کوروش و دعاي او وجود ندارد.
    به اين مواردي که گفتيد، اين دروغ‌هاي جاري را نيز اضافه کنيد:
    -حاج آقا جلسه هستند!
    -تا پايان تير 92 مترو فرودگاه تکميل مي‌شود (در حالي که عمليات اجرايي آن هم شروع نشده بود)
    1 ، 2
    -تا پايان سال 92 کليه مطالبات فرهنگيان پرداخت مي‌شود.
    - تا ... فلان کار انجام مي‌شود.
    ....
    من هم مدت‌هاست که در مورد موضوع دروغ حساسيت خاصي پيدا کرده‌ام. بايد ديد دلايل اين موضوع چيست؟ من باور دارم که مهم‌ترين دليل گفتن دروغ ضعف شخصيتي آدم‌هاست. يعني کسي که ضعيف است و جرات گفتن حقيقت را ندارد، دروغ مي‌گويد. اين ضعف در شرايط مختلف و در درجات مختلف بروز مي‌کند. يک پدر چون در مقابل عاطفه‌اش ضعيف است، يک رييس که در مقابل وجهه‌اش و يا يک رييس جمهور سابق که در مقابل تمايلش به قدرت. پس تا اين‌جا يک فرضيه اساسي وجود دارد که افراد به دليل ضعف خود در مقابل خود دروغ مي‌گويند.
    (ادامه دارد)
    پاسخ

    اين که دروغ ناشي از ضعف شخصيت است سخن درستي است. ولي وقتي در جامعه اي تبديل به يک هنجار مي شود بايد عوامل ديگر را هم سنجيد.يعني مجموعه عللي اين وضعيت را ايجاد کرده است. به هر حال ممنون
    (ادامه از قبل)
    اما دروغ يک رفتار نهادينه در سيستم اجتماعي کشور ما هست و بديهي است که رفتار سيستم همواره تابع ساختار آن است پس از اين نظر بد نيست که به بُعد ساختاري و اجتماعي آن هم بپردازيم که نقش تقويتي و پراکنده کردن دروغ را بر عهده دارد. دروغ مانند يک ويروس است که خيلي شديد قابليت سرايت دارد، ولي افراد ضعيف و ناتوان را زودتر بيمار مي‌کند. حال رعايت بهداشت عمومي مي‌تواند جامعه را مصون‌تر نگاه دارد که متاسفانه در جامعه ما اين‌گونه نيست.
    اگر ز باغ رعيت ملک خورد سيبي بر آورند غلامان او درخت از بيخ
    به پنج بيضه که سلطان ستم روا دارد زنند لشکريانش هزار مرغ بر سيخ
    وقتي يک کارمند ببيند رئيسش دروغ مي‌گويد، او راحت‌تر دروغ مي‌گويد. وقتي يک بچه ببينيد پدرش دروغ مي‌گويد او حتي به بد بودن دروغ فکر هم نمي‌کند. پس از آنجا که مردمان به دين حاکمانشان هستند، به‌تر است که بذر صداقت ابتدا توسط بزرگان پراکنده شده و بذر دروغ توسط افرادي برچيده شود که مسئوليت اجتماعي سنگين‌تري بر عهده دارند.


    + اسکانيا 
    الکيي ميگه!
    سلام
    از دروغ متنفرم...
    ولي ...
    سرد شدم .. سرد و ضعيف ... اونقدر که حس همراهي و تاييد و .. و .. از دست دادم.
    راستي وبلاگ پر محتوايي دارين .. انشالله هميشه پربار و پربرکت باقي بمونه ..
    سلام دوست عزيز.درکت ميکنم.بايدملت ايران به امام خامنه اي حق بدن که چقدردربرنامه نوروزي امسال روي فزهنگ تاکيدداشتندکه اين امرميسرنميشه مگرباعزم ملي ومديريت جهادي.ولي ازطرفي هم به قول شهاب مرادي که خيلي به نام هستند:ازبس درجامعه روي رذيلت ها زوم کرديم زشتي گناه ازبين رفته به همين خاطره که گناه کردن اينقدرعادي شده.به نظرمن اول بايدخوبيهاراگسترش بديم واينقدرمطرحش کنيم که بين مردم جابيفته ودروهله بعدامربه معروف ونهي ازمنکرکه متاسفانه داره به يک واجب فراموش شده تبديل ميشه واجبي که اينقدردرقران بهش اشاره شده.دليل اين همه زشتي وگناه درجامعه به خاطرهمين اصل فراموش شده است که به فرموده امام علي اگرامربه معروف درجامعه صورت نگيردآنوقت هرچه دعاکنيدبه استجابت نميرسه چون گناه همه جامعه راگرفته.نبايداينقدرنااميدبود کارنشدنداره.
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ پنج شنبه 93 فروردين 14 نوشته شما با عنوان دروغ دروغ و باز هم دروغ برگزيده شده و در جايگاه پيوندها در مجله پارسي نامه قرار گرفته است. دبير تحريريه ي اين انتخاب رهگذرم، دل نبند.... و دبير سرويس آن آسمان بوده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    درود بر تو اي دلاور مردي از خطه کورنگ
    سلام
    شما با افتخار لينک شديد
    يا حق
    پاسخ

    ممنون از لطف شما
    سلام
    نقدتون درمورد فرهنگِ غلطِ ما ايرانيان مسلمان! رو قبول دارم،اما به نظرتون فرهنگ رو ميشه ساخت؟
    اساساً هميشه اين سؤال برام مطرحه که آيا فرهنگ رو کسي بايد بسازه؟
    جواب قاطعي براش ندارم اما فکر مي کنم فرهنگ نياز به پروراندن داره،نه ساختن؛اون هم بدون کاناليزه کردن افکار.به عبارتي تصورم اينه که بايد زمين? پرورش فرهنگ رو فراهم کرد و انتخاب رو به مردم سپرد؛نه اينکه سعي کنيم شکل خاصي از فرهنگ رو بسازيم...
    نميدونم تا چه حدّ درست ميگم،اگه زحمتي نيست شما ايراداتم رو اصلاح بفرماييد...
    (راستي،تشريف بياريد و به «کُنجِ دِنج» بنده هم سري بزنيد)
    پاسخ

    مخالفتي با حرفهاتون ندارم. فرهنگ به قول شما ساختني نيست ولي خراب کردني هست. و من فعلا نگاهم به اين تخريب‌هاست
    + خسروي 

    چرا "پايتخت" جذاب است؟
    درباره ي يک خانواده ي "معمولي" ايراني در يک برزخ ترانزيتي
    همه گويا با هم درگيرند و به هم دروغ هاي مصلحتي مي گويند ولي دورهمي با همين خصلتها خوش اند. نه مي توانند باهم باشند و نه مي توانند دوري هم را تحمل کنند. خانواده هاي "معمولي" ايراني عقل هاي بزرگ ندارند ولي با همين عقل کوچکشان مسائل روزمره شان را حل ميکنند و اين حل مساله گاهي مثل پت و مت تو را مي خنداند.
    پدربزرگ توهم دارد، در اسطوره هاي پهلوانان محلي اش باقي مانده و با خاطره هاي ازلي خود دلخوش است. جوانترها هم با اين توهمات کنار آمده اند... خانواده معمولي ايراني مدام در حال گذار است؛ فرمان را به فيلسوفي سپرده که از چين تا ترکيه ملغمه اي از لفاظي هاي خنده دار را آموخته و دست آخر به يک چيني دلباخته است. البته زن چيني گويا به درد خانواده ميخورد تا آنجا که مي داند براي هرکدام از اعضاي خانواده چه غذايي مناسب است...
    در خانواده معمولي ايراني به طور متوسط عقل زنها بيشتر از مردها کار ميکند. البته شايد دليلش اين باشد که کارگردان زير دست همسرش که تهيه کننده سريال کار ميکند.
    اين وسط ما به "اوس موسي" دل خوش کرده ايم؛ او بلد است با يک صلوات دعواها را فيصله بدهد يا با يک ذکر ديگر موجودات خرافه اي ديگر را فراري بدهد و پيچيدگي ها را به "قسمت" حواله دهد. او در ميان نسل جديد بيش از ديگران به پدربزرگ شبيه است... اعضاي خانواده به اندازه ي لازم دين دارند البته نه آنقدر که مزاحم زندگي شان باشد!
    خانواده ي "پايتخت" براى خانواده هاي ايراني جذاب است چون "معمولي" است!
    او در عين اينکه مدام در حال گذار و آواره است گويا آموخته دم را غنيمت بشمارد و در عين خانه خرابي در برزخ ترانزيتي خود خوش باشد و خوش بگذراند.*
    پ ن: البته معتقدم روش هاي نشانه شناختي براى توضيح محصولات تصويري کافي نيستند.?
    *پ ن2:توجه کنيد اينها حرفهاي کارگردان سريال درباره ي خانواده ي ايراني است نه حرفهاي من.

    (اينم ياداشت يکي از برادران نور چشمي به نام وحيد يامين پور)

    پاسخ

    با اين بحث ها مشکلي ندارم. هر چند علت جذابيت سريال اين چيزها نيست. مشکل من چند سالي است که دروغ است. شما مي تواني شخصيتي مثل مهران غفوريان و جواد رضويان و عطاران و ... بدون دروغ در اين سريال ها تصور کني؟
    + خسروي 

    شما را تا حالا اينقدر عصباني نديده بودم..؟!!!
    پاسخ

    با حس عصبانيت ننوشتم. نميدونم چرا اينطور به نظر مياد