دقت نکردم. ظاهرا هر دو کاربرد دارد. ولي به نظرم استعفا کردن با ريشه عربي فعل هماهنگ تر است.

تقريبا درباره همه مسائل فوق در کتاب بحث شده و اتفاقا مجبور شدم به خاطر همان مساله غير اخلاقي به منابع ديگر هم رجوع کنم و روشن شد که اساسي ندارد. درباره بهايي بودن هم بحث شده و نويسنده معتقد است که هويدا رسما بي دين بود نه بهايي. درباره آمريکا و اسرائيل همه کساني که در تاريخ پهلوي کار کرده اند قبول دارند که هيچ کس به جز شاه نقشي ندارد. و جالب است که شما دوستان چقدر حساسيد که شخصي که به هر دليل منفور ماست حتي يک نقطه سفيد در زندگي اش نباشد. ساده زيستي از نظر من مساله مهمي نيست که اينقدر براي برخي حساسيت زا شده من قبلا چيزهايي دراين باره شنيده بودم برايم جالب بود. ساده زيستي و بي تعلقي هويدا به مظاهر زندگي دنيوي نکته اي روانشناختي دارد که در کتاب آمده است. به جاي پرسيدن اين سوالها از من ميتوانستيد کتاب را بخوانيد.

ما البته نديديم. ولي از کساني که ديده بودند شنيديم.