فرق ما با مرده شورها
یکی از مباحثی که در مورد ایمان مطرح است این است که آیا ایمان فقط علم و معرفت است یا عنصر دیگری نیز در آن دخالت دارد، بسیاری ایمان را علم همراه با بناء قلبی میدانند. یعنی صرف علم یقینی کافی نیست یکی از مثالهایی که در این مورد گفته میشود این است که اکثر مردم وقتی با مردهای مواجه میشوند با این که میدانند مرده و است هیچ تحرکی ندارد باز هم میترسند که کنار مرده تنها بمانند و یا شب را تا صبح با جنازهای به سر ببرند. در حالی که مرده شورها در این زمینه مشکلی ندارند و نه با یکی که با چند جنازه هم یکجا میمانند. علت آن را هم همین میدانند که مرده شور باور دارد و دیگران باور ندارند در حالی که هر دو یقین دارند. پس ایمان صرفا دانستن نیست. و حفظ کردن ادله اثبات خدا نمیتواند تنها عامل ایمان آوردن باشد، هر چند ایمان بدون علم هم محقق نمیشود و بیشتر توهم است تا ایمان.
این نکته را قبلا هم شنیده بودم ولی امروز به مناسبتی استادم حضرت آیت الله شبیری زنجانی مدظله العالی در درس فقه به آن اشاره کردند و از نامه امام به مرحوم حاج سید احمد خمینی هم شاهدی آوردند. بهانهای شد که برای شما هم بنویسم.