سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یک انتخاب، چند سوال

چندین سال است که این سوال من است: باید به اصلح رای داد یا مصلحت؟

 در سال 76 و بحث‌های خاتمی و ناطق عده زیادی که رای‌شان به ریشهری بود در نهایت برای آن که دیگری رای نیاورد یا به خاتمی رای دادند یا ناطق نوری. مقداری از این تصمیم‌ها تحت تأثیر فضای دو قطبی بود و قابلیت ارزشگذاری عقلانی ندارد. ولی می‌توان این سوال را مطرح کرد که اصلح بهتر است یا صالح مقبول و یا حتی رای به بد از بین بد و بدتر؟

سال 84 و چند روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری یکی از دوستان در خیابان مرا دید و گفت به نظرت چه می‌شود؟ و باید به چه کسی رای بدهیم. گفتم بدنه اصولگرایان منتظرند ببینند چه کسی پیش می‌افتد و به هم‌او رای خواهند داد و بیشتر هم این نزاع بین لاریجانی و احمدی‌نژاد است. چرا که معیار اصلی اصول‌گرایان در سال 84 بیرون کردن رقیب از صحنه بود نه انتخاب بهترین فرد.و این یعنی همان چالش سال 76.
در سال 88 نیز همین چالش و همین نحوه انتخاب برای عده‌ای مطرح بود و بالاخره مخالفت با موسوی و هاشمی و توجه به عدم امکان پیروزی رضایی، رای‌هایشان را به نفع احمدی‌نژاد مصادره کرد.

ظاهرا فتوای امام این بود که باید به اصلح رای داد. ولی روشن است که همیشه فرد اصلح رای نمی‌آورد. حال چه باید کرد؟ گروه‌های سیاسی خیلی زود گرفتار این معضل فکری شدند و از همین‌جا بود که در گرفتاری بین انتخاب اصلح و رای نیاوردن، به صالح مقبول روی آوردند تا از عرصه سیاست بیرون رانده نشوند.

همین مشکل را رای‌دهندگان هم دارند. اگر کسی بداند که فلان کاندیدا از همه بهتر است ولی قطعا یا به احتمال قوی رای نمی‌آورد باید به وظیفه شرعی خود عمل کند یا به کسی رای بدهد که رای می‌آورد؟ به بیان دیگر وظیفه شرعی او چیست؟ آیا باید به کسی رای بدهد که نقاط قوت کمتر ولی امکان رای آوردن بیشتری دارد یا باید با نگاهی بنیادگرایانه بگوید ما مأمور به تکلیفیم نه نتیجه؟

پاسخ ابتدایی که می‌توان به این پرسش داد این است که گاه بر اساس مصلحت لازم است که از برخی اصول عدول کنیم تا اصول مهمتر را از دست ندهیم. همان که در پست ما همه اصول‌گراییم نوشته بودم. در واقع وقتی قرار باشد کفار بر ما مسلط شوند یا کلیت نظام به خطر بیفتد، براساس موازین شرعی و قاعده ترجیح اهم بر مهم نیز حفظ اصول مهم‌تر و حفظ اسلام و نظام اسلامی مقدم است و باید به کسی که صلاحیت کمتری دارد رای داد.

اما این مساله با حضور نهادی به نام شورای نگهبان رنگ دیگری به خود می‌گیرد. به این صورت که بر اساس قانون جمهوری اسلامی کسی که دارای تایید شورای نگهبان است حداقل صلاحیت‌ها را دارد. ولی نزاع‌های دو دهه اخیر عرصه سیاسی ایران نشان داده که عده‌ای به ویژه اصول‌گرایان چندان به این نکته باور ندارند. و معتقدن گاه شورای نگهبان کسی را تایید می‌کند که در راستای اهداف استکبار جهانی و براندازی نظام قرار دارد. روشن است که مثلا اگر در سال 76 فقط خاتمی کاندیدا بود یا در سال 88 اگر به فرض فقط موسوی کاندیدا بود بخش گسترده‌ای از این طیف رای منفی به او می‌دادند. زیرا از نظر این گروه اصلا خاتمی و میرحسین صلاحیت ریاست جمهوری ندارند. چنان که در حال حاضر نیز نسبت به بسیاری از اصلاح‌طلبان همین نگاه را دارند. سوال این است که آیا با وجود شورای نگهبان هم می‌‌توان بر اساس قاعده فوق عمل کرد؟ آیا این کار به این معنای انکار تصمیمات شورای نگهبان نیست؟

در همین دوره از انتخابات هم عملکرد جبهه متحد اصول‌گرایان نشان داد که انتخاب اصلح چندان فاکتور معتبری نیست. زیرا بزرگان این جناح برای حفظ ارزش مهمتری (به نظر خودشان) که آن را وحدت نامیدند. دست از انتخاب اصلح برداشتند و به نوعی برای راضی کردن همه اصولگرایان (بخوانید وحدت) برخی از افراد را درون لیست قرار دادند که قطعا نسبت به افراد بیرون مانده صلاحیت کمتری دارند.

نکته دیگر در انتخاب اصلح رای دادن بر اساس لیست است. آیا لیست‌ها حجیت شرعی دارند؟ آیا شرعا می‌توانیم برای تقویت یک جناح که آن را حق می‌پنداریم به کلیت یک لیست رای بدهیم و به افراد اصلح دیگر رای ندهیم؟ هر چند در جناح مقابل باشند. آیا شرعا کسی که خود را اصول‌گرا می‌داند باید همیشه به لیست اصول‌گرایان رای بدهند هر چند در بین اصلاح‌طلبان یا مستقلین فردی یافت شود که دارای ویژگی‌های برتری است؟ یادم هست که چند سال پیش آیت الله مصباح این کار را نفی کرده بودند. هر چند دوستان ایشان الان خود لیستی جدا ساز کرده‌اند و ساز جدایی از جبهه متحد کوک می‌کنند.

خلاصه سوال من این است که آیا باید بر اساس ویژ‌‌گی‌های فردی یک کاندیدا رای داد یا بر اساس تعلق جناحی؟ معیار اصلح بودن فرد است یا مصلحت بودن انتخاب او؟ آیا ما شرعا حق داریم تحلیل خود از اوضاع سیاسی را معیار رای قرار بدهیم و بگوییم چون در موقعیت خاص کنونی هستیم و این موقعیت چنین و چنان است پس فعلا به طور موقت از رای به اصلح دست بر می‌داریم. به خصوص وقتی نهادی مثل شورای نگهبان هست؟

پ ن: روشن است که نوشتن در فضای سیاسی و انتخاباتی ممکن است معنای سیاسی داشته باشد. ولی هدف این نوشتار سیاسی و دعوت به رای دادن یا ندادن به شخص خاصی نیست. این فضای را برای طرح سوال خودم مناسب‌تر دیدم. همین

لینک مطلب در بازتاب امروز