سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تجربه‏های یک روانشناس برجسته

چند روز پیش برای نوشتن یک نیمچه مقاله به کتاب «روان‏شناسی و دین»  نوشته کارل گوستاو یونگ روان‏شناس معروف سوئیسی مراجعه کردم. او بعد از فروید پر آوازه‏ترین روان‏ کاو قرن بیستم است. نکات جالبی در کتابش بود. یکی دو فراز از کتابش را می‏نویسم.

من در ضمن تجربه حرفه‏ای خود به بسیاری از افراد برخورده‏ام که با یک چنین تجربه مستقیم (برخورد مستقیم با حالت دینی) امام نمی‏ خواستند یا نمی‏توانستند خود را تسلیم یک تشخیص کلیسایی (بخوانید دینی) کنند. من در حالات بحرانی آن‏هاأ یعنی کشمکش‏های شدیدشان و ترسشان از دیوانه شدن و پریشانی‏ها و ناامیدی‏ها و افسردگی‏هایشان که غالبا وحشتناک و در عین حال عجیب بود با آن‏ها همراهی کرده‏ام و به همین علت کاملا معتقد شده‏ام که اعتقادات و مناسک دینی لااقل از لحاظ روش بهداشت روانی اهمیت خارق العاده ای دارند (ص 50)

انسان امروزی به هر چیز که علامت علمی بر آن گذاشته شده باشد ایمان تزلزل ناپذیری دارد.  اثر چنین علامتی د رمطمئن ساختن مردم تقریبا مثل اثر آن عبارت مشهور لاتینی است که « چون رم چنین گفته است مسأله خاتمه می‏یابد». به عقیده من یک نظریه علمی هر قدر هم که دقیق باشد از لحاظ حقیقت روان‏شناسی ارزشش کمتر از یک اعتقاد مذهبی است. (ص 53)

علی رغم آن‏چه دنیا درباره تجربه دینی فکر کند، کسی که این تجربه به او دست داده باشد صاحب گوهر گرانبهایی است، یعنی صاحب چیزی است که به زندگی معنی می‏بخشد، بلکه خود سرچشمه زندگی و زیبایی است و به جهان و بشریت شکوه تازه ای می‏دهد. حال بر چه اساس و مبنایی می‏توان گفت که یک چنین زندگی مشروع نیست و یک چنین تجربه‏ اعتبار ندارد و یک چنین ایمان چیزی جز وهم و خیال نیست؟ آیا برای پی بردن به حقایق ابدی هیچ حقیقتی بهتر از آن‏چه دستگیر و کمک  انسان در زندگی باشد وجود دارد؟(ص 123)

تکمله: این مطالب در بحث کارکردهای دین مطرح می‏شوند. در ضمن این مطالب از چاپ سوم کتاب 1382 نقل شده است. درباره دین و روان می‏توانید این مطلب را هم از وبلاگ پیامبران زمان ما ببیند بد نیست