کینه
نکته جالبی در چند روایت موجود است که مدتهاست ذهن مرا مشغول کرده است. در روایاتی که درباره فضیلت ماه رمضان و عنایات خداوند دراین ماه آمده است، برای ورود به این ماه و بهره وری بیشتر شرایطی ذکر شده است. توبه و ادای امانت و ... ولی آنچه برای من جالب است این است که در روایتی از امام رضا(ع) به نقل از رسول اعظم (ص) نقل شده که خداوند در هر شب ماه رمضان هفتاد هزار بنده خود را مورد مغفرت قرار میدهد و در شب قدر به اندازه تمام سه ماه رجب و شعبان و رمضان بندگان خود را می بخشد، با این حال تصریح شده که هر کس در قلب او شحناء( کینه) نسبت به دیگری باشد از هیچ یک از مزایای این ماه بهره نخواهد برد. حضرت فرمودهاند که خداوند به ملائکه امر میکند این دو مؤمن را که با هم کینه دارند، تا وقتی صلح نکردهاند منتظر نگاه دارید.
در روایت دیگری نیز امام رضا(ع) در اخرین جمعه ماه شعبان به اباصلت فرمودهاند دراین چند روزه باقی مانده تا رمضان هر کینهای از مؤمنی داری از قلبت بیرون کن.
من ابتدا فکر میکردم این کینه خیلی به من ربطی ندارد چون من با کسی دعوا ندارم. بعدها دیدم تعلق خاطرهای سیاسی و فرهنگی و حتی ورزشی در انسانها باعث نفرت میشود. مثل این که ملت ما از علی دایی متنفر شده بودند. یا این که چپیها از راستی ها بدشان میآید و برعکس. ما میتوانیم با دیگران مخالف باشیم و عملشان را محکوم کنیم ولی چرا باید از هم متنفر باشیم؟ کشیش داستان بینوایان یادتان هست؟
به نظرم رسید وقتی دلی کینه دارد، سرشار از تاریکی است. دلی که نمیتواند از عیوب بندگان خدا بگذرد، دلی است کوچک و کم ظرفیت در حالی که دل مؤمن باید گشاده باشد. چنان که سینه پیامبر اعظم(ص) را خداوند گشاده بود و او از همه آنها که 13 سال در مکه آزارش کرده بودند گذشت. دل تنگ و کوچک نمی تواند نور الهی را در خود جای دهد. دیگر این که واقعا چه دلیلی دارد وقتی ما از بندگان خدا بدمان میآید و کینه داریم، خدا از ما خوشش بیاید و برکات ماه رمضانش را بر ما جاری کند؟ درحالی که خداوند همه بندگانش را دوست دارد. یعنی میشود ما از پسر همسایه متنفر باشیم و با او دعوا داشته باشیم بعد هم انتظار داشته باشیم که آقای همسایه به ما عیدی بدهد؟ به نظر من انتظار نابجایی است.
پست بعدی هم درباره کینه خواهد بود.