کینه و بهشت
در کوران دعواهای سیاسی سالهای اول دوران خاتمی احساس کردم که اختلافات سیاسی با دیگران منجر شده که از برخی اشخاص بدم بیاید. از سوی دیگر میدیدم روابط برخی دوستانم به خاطر هواداری از جناحهای مختلف تیره شده است. به نظرم رسید این یک اشکال اساسی است و نباید اختلافات فکری و سیاسی و غیر آن منجربه این شود که ما با اشخاص مشکل پیدا کنیم. دراین بین آیه 10 سوره حشر را یافتم که راه را نشانم داد.
در این آیه دعایی از زبا ن اهل ایمان نقل شده به این عبارت که: بارخدایا ما را و برادران ما را که در ایمان بر ما سبقت گرفتند مورد مغفرت قرار بده و در قلبهای ما کینه کسانی را که ایمان آوردهاند جای مده بارخدایا به درستی که تو رؤوف و رحیمی. بارها این دعا را خواندم و میخوانم و گاه برای کسانی که به شدت احساس نفرت ازآنها میکنم دعا میکنم. مشکل تا حدود زیادی برطرف شده است.
یک نکته جالب دیگر درباره کینه آن است که در آیه 43 سوره اعراف در توصیف بهشتیان میفرماید که ما از سینه آنها کینه را برداشتیم.
من دو نتیجه میگیرم یکی این که با کینه نمیتوان به بهشت رفت زیرا بهشتیان کینه ندارند و نیز به این دلیل که شرط بهشتی شدن بهره وری از امکانات معنوی این جهان است که چنانکه در پست قبلی گفتم این کار نیز با کینه ورزی ممکن نیست.
نتیجه دوم این که هر کس میخواهد دراین دنیا شبیه زندگیاش کمی شبیه زندگی بهشتیان باشد میتواند و بلکه باید کینه نسبت به مؤمنان را از دل خود بیرون کند. رفتار علی(ع) با زبیر و عایشه و نیز رفتار امام سجاد(ع) با مروان نمونه بارز این رفتاراست.
بندگان خدا برای خدا عزیزند حتی اگر گناه کنند، پس چرا برای ما عزیز نباشند. بیایید تمرین کنیم مثل خدا از اعمال بد بندگان بیزار باشیم ولی خودشان را دوست بدارم.
نکته: دوستی در کامنتهای پست قبلی اعتراضی نوشته بود که من هم در پاسخش چیزی به نظرم رسید و نوشتم. خلاصهاش این که من برائت از دشمنان خدا را جدا از این بحث میدانم.