در يك كلام بايد گفت پيامبران متإخر براي اصلاح غلط ها و گندكاري هاي پيروان و روحانيون پيامبر قبلي تلاش كرده اند. مثل عيسي كه توسط علماي دين موسي به ظاهر كشته شد و دز قرآن هم بيشترين ناسزا متوجه آنهاست. با چنين توصيفي عجيب نيست كه هنوز هم كساني خود را با چه اصراري سنتي مي دانند؟ مثل خودت در پست هاي قبلي؟ و بعضي از دوستان شما كه كلمه سنت برايشان از ناموس واجب الحفظ تر است... اميدوارم روزي انديشه ورزان اين ديار به نتايج عملي افكارشان نيز پايبند باشند و الا همه اين نتيجه گيريها جرف است. چرا كه ديگر پيامبري نحواهد آمد و علما ورثه آنهايند و بايد در برابر سنت هاي دروغين بايستند و دنيا را از فساد سنت نجات دهند.
مدتي بود سر نزده بودم زياده شد!!
سلام
تكمله:
و البته معيار آنچه كه بايد نفي شود، انطباق يا عدم انطباق با وحي يا حكم عقل است و نفس سنتي بودن امور، دليل بر نفيشان نيست و نفس جديد بودنشان دليل بر ستايش ايشان نيست.
بسمه تعالي
با تشكر از شما برادر عزيز
شريف خاني