بسمه تعالي
برادر ارجمند جناب آقاي حقاني فضل
سلام
لازم مي دانم قبل از هر چيز از آنجناب بخاطر ارسال مطالب سودمند
تشكر كنم.
در ارتباط با يادداشت اخير بدون اينكه بخواهم به علل و عوامل دگرگوني و جهت آن ببردازم صرفا چند مطلب را كه از گذشته ها بباد دارم اينجا عرض كنم:
1- ما در احوالات بعضي از فقهاي بزرگ شنيده ايم كه براي آنكه شرائط محيطي و زيستي و يا شايد وابستگي ها و دلبستگي ها روي فتواي آنان اثر نگذارد اقدام به بستن و سد كزدن بعضي از برخورداري هاي حلال و شرعي خود مي كردند .مثلا همان داستان مشهور چاه آب و افتادن موش در آن.بس مي توان گفت بقيه فقها هم بدون آنكه بخواهند و يا بدانند عقربه شاخص فتواي آنها با آن چيزي كه امام زمان (ع)معين مي فرمايند ولو خيلي كوچك زاويه دارد. اينرا هيچ كاريش نمي توان كرد .بنابراين اگر او بعد چند سال تجديد نظر كرد معلوم نيست در جهت سكولار شدن تغيير كرده باشد.چون هيچكس نمي داند عقربه اصلي كجا ايستاده است.
2-مي گويند هنگام ظهور حضرت ع ،صبح عده اي جزء ياران ايشان هستند و ظهر به مقابله با ايشان قيام مي كنند.و نيز بعضي از فتاوا و دستورات ايشان بگونه اي براي بعضي غير قابل باور و عجيب است كه حكم به آوردن دين جديد توسط ايشان مي كنند.(در داستان خوارج ،آنها كه مقابل حضرت ايستادند آدم هاي كوچكي نبودند.بس مردم دين را تاقبل از ظهور از طريق همين فقهاي دين مي گيرند و در هنگام ظهور است كه حقيقت دين و قرآن به تمام و كمال به ظهور مي رسد.
3- در زمان شاه ملعون ما را از شنيدن راديو منع مي كردند و مي گفتند امام ره حرام كرده اند .مي گفتيم كه بعضي از برنامه ها مفيد هستند و در داخل آنها چيز هاي ضرر داري ملاحظه نمي شود چرا گوش نكنيم مي گفتند درست است اما چون از راديوي شاهنشاهي بخش مي شود شنيدن آن اشكال دارد.بس حلال يا حرام بودن يك فعل يا يك چيز به خيلي چيز ها بستگي دارد كه مثلا اگر يك نوار را از راديوي شاهنشاهي بخش كنند حرام و اگرهمان نوار از راديوي جمهوري اسلامي بخش شود مي شود حلال.
4- ببذيريد يا نبذيريد واقعيتي است كه خود شاهد آن بوده ام بسياري از بزرگان و عزيزان صرفا بخاطر آنكه برچسب ارتجائي و املي و جا ماندن از قافله تمدن به آنها نچسبد يكباره نظراتشان به سمت خاصي ميل مي كرد و بر عكس .يعني براي نجات خودش از اين انگها يكباره دين و نظرات حقيقي خود را فدا مي كرد .بعد از حضرت امام اولين شخصيتي را كه اينجانب ديدم همچون درخت تنومندي محكم سر جايش مي ايستاد و تكان نمي خورد شهيد مطهري بود .