• وبلاگ : بر بساط نكته‌دانان...
  • يادداشت : جرعه اي از دريا
  • نظرات : 0 خصوصي ، 12 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + بيات 
    واقعا براي دخترت از اين جور كتاب‌ها مي‌خري؟ اون چه گناهي كرده؟
    پاسخ

    اين كتاب رو براي دخترم نخريدم. هر چند اگه بدوني دنبال چه كتابي مي گشتم باز هم همين حرف رو مي زني (مي‏نويسي). راستي بچه‏هاي ما چه گناهي كردند كه بچه‏هاي ما شدند؟ تو اگه بچه داشتي چه كتابي براش مي‏خريدي؟ اون چه گناهي كرده بود (فرضاً) كه بايد كتاب مورد تاييد تو رو بخونه؟ به نظرم بهتره اصلا براشون كتابي نخريم!!
    سلام با حكايت فساد اداري بروزم.منتظرم
    سلام عليکم

    از تمامي خواهران و برادران طلبه و روحانيون عزيز و دانشجويان رشته هاي معارف اسلامي جهت همکاري با سايت کشف اليقين www.forum.msadra.ir دعوت به عمل مي آيد .

    موفق باشيد انشاالله
    + خسروي 

    درسکوتي که دلت دست دعا باز نمود
    ياد ماباش که محتاج دعاييم هنوز

    با سلام
    توحيد حضور گرم و نظرات سازنده شما را ارج مي نهد.
    با تشکر

    از احوالات ميرزا جواد تهراني(ره)

    هنگامي که ايشان بعنوان نماينده مجلس خبرگان قانون اساسي انتخاب شدند، در تهران که بودند سعي مي نمودند از بيت المال استفاده نکنند و احتياط زياد مي نمودند حتي از غذاي آنجا نمي خوردند.
    بعدها براي فرزندشان نقل نموده بودند که:
    من وقتي در مجلس خبرگان اول براي تدوين و تنظيم قانون اساسي شرکت داشتم، شبها در منزل فرزندم در تهران مقيم بودم و روزها ايشان مرا با وسيله شخصي خود به مجلس مي برد و ظهر براي نهار برمي گرداند و مجددا" عصر مي برد و چون مسافت راه از مجلس تا خانه طولاني بود من به ايشان گفتم لزومي ندارد که براي نهار به منزل بيايم در همانجا نهاري مي خورم.

    بنا شد که من ظهرها در مجلس بمانم اما چون نمي خواستم از غذاي بيت المال استفاده کنم، صبح که از منزل بيرون مي رفتم چند عدد ميوه ( سيب يا پرتقال يا غيره) با خود مي بردم . ظهر براي اداي فريضه نماز پائين مي آمديم پس از پايان نماز، مراقب بودم که رفقا براي صرف نهار بروند و کسي متوجه من نباشد.
    آنوقت مي رفتم و ميوه هائي را که با خود آورده بودم را از جيب درمي آوردم و مي خوردم ، اين ناهار من بود، بدون اينکه کسي متوجه شود حتي برادرت هم نمي دانست.

    پاسخ

    ممنون بسيار
    مثل هميشه و البته طبق انتظار و توقعي که از جنابعالي مي ره دقيق و قابل تامل بود
    پاسخ

    خواهش مي‏كنم. بهتر بود به جاي تعريف از من شما هم قطعه‏ و تكه‏اي از ميراث بزرگان شيعه را اينجا به يادگار مي‏نوشتيدبه هرحال ممنون

    با درود

    دوست و برادر عزيز تذکر به جاي شما اعمال شد ؛ از شما هم بسيار سپاسگذارم بابت اين تذکر به جا

    از اين «پست آخوندي» بيش از ساير مطالب لذت بردم. ضمنا حکاياتي
    هم که نقل کردي خيلي جالب بود. نميدانم کجا از وجود اين کتاب باخبر شدم اما چندروز پيش نامش را در يادداشتهايم ديدم.
    پاسخ

    قابلي نداشت
    + مرغابي وحشي 
    سلام، خدا علماي عامل و با تقوا را نگه دارد که حجتي هستند بر ديگران با آن همه يال و کوپال، مطلب نوشتم سري بزن
    + سيد 

    سلام عليکم
    چرا اينقدر ديرمتوجه کتاب شديد؟چاپ اول تقريبا تمام شده . از اون طرف جايزه کتاب فصل بهار را هم دريافت کرده

    پاسخ

    درباره اش قبلا چند جا خونده بودم ولي نديده بودم كه بفروشندش

    سلام

    رفته بودي برا دخترت کتاب بخري يا خودت؟؟!؟

    چرا از خاطرات خود حاج آقا در مسير خانه تا حرم يا ديدار روزانه اش ننوشتي؟

    پي نوشت هم خوب بود حال کردم. به نظرم هر از چند گاهي به حاج آقا سر بزن. نه براي درس.