• وبلاگ : بر بساط نكته‌دانان...
  • يادداشت : اشتباه ولي فقيه؟
  • نظرات : 1 خصوصي ، 22 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    در سستي آن خطابه ها شک ندارم اما در روا بودن اين صراحت مرددم مخصوصا وقتي کامنتها را ديدم. فرض کنيد مخالفان (در حد عناد) زيادي داريد و دوست ناداني شما را در حضور مخالفان، حضرت آيت الله خطاب کند و ناقدي هم به حق متذکر شود که ايشان آيت الله نيست و بعد هم توضيح و شاهد مثال و ... همه اينها در برابر ديدگان مخالفان معاند شما. احتمالا در آن شرايط روش نقد آن ناقد را نپسنديم هر چند که نقدش صحيح باشد. فلا تشمت به الاعداء ...

    نيک ذکري تو از بر کرده اي

    ليک سوراخ دعا گم کرده اي

    پاسخ

    سلام و خيلي خيلي ممنونگمان مي‏كنم مشكل وقتي زياد شد كه آينده نوشته را منتشر كرد. كه خودم هم در درستي اين كار شك داشتم ولي نه از جهتي كه شما اشاره كرديد. من دغدغه‏ام شخصي بود/ بمانددرباره اصل انتقادتان كه خودم هم احتمال مي‏دادم چنين وضعي پيش بيايد و حتما عده‏اي كه خوش ندارم خوششان خواهد آمد و برعكس برخي كه خوش دارمشان دلگير خواهند شد. ولي فارغ از اين كه اين نوشته چقدر اثر دارد يعني يناي دفاع ا زكارم را فعلا ندارم اصل سخنم با شما اين است كه واقعال از دست مصلحت دلگيرم و خسته. آنقدر حقيقت در طول زندگي‏ام در پاي مصلحت قرباني شده كه ديگر خيلي پرواي خوش آمدن يا نيامدن ندارم و دلم مي‏خواهد گاهي و فقط گاهي حقيقت را بدون نگراني از مصلحت بگويم. اميدوارم اگر تقصيري كرده‏ام خداوند خط رحمت خويش بر آن بكشد و خود مي‏داند كه خواسته‏ام تضعيف دين و حكومت ديني نيست اما درشت گويي كساني را بر نمي‏تابم / به نصايح خيرخواهاني چون شما بسي نيازمندميا علي مدد