مخالفين فلسفه، غير از بحث تاريخي، محتواي فلسفه را بررسي مي کنند و ثابت مي کنند مخالف آيات قرآن و روايات قطعيست.
اينجا که نميشود برايشان تاريخ را توجيه کرد! بايد توضيح دهيد چرا فلسفه رسيده به جسم مثالي در معاد در حاليکه قرآن مي گويد همين جسم خاکي؟ چرا فلسفه در اثبات صانع، خدايي را ثابت کرده که از سنخ مخلوقات است در حاليکه از اصول قطعي عدم سنخيت خالق و مخلوق است؟
اين توجيه ها که آورديد هيچ کدام دليل نميشود. چون مثلا گفتيد ممکنه در فلسفه ( با اينکه جهت ورودش فاسد بوده) ، حرف حساب هم پيدا شود. خوب اين امکانه! امکان کجا و اثبات کجا؟!
گويا هنوز مدعاي مخالفين روشن نشده و نويسنده خيلي يکطرفه نوشته.