• وبلاگ : بر بساط نكته‌دانان...
  • يادداشت : فلسفه ضد دين از كجا آمد؟
  • نظرات : 3 خصوصي ، 24 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + تهراني 


    بسم الله الرحمن الرحيم

    توضيحي در باب اينکه عرض شد من از نظر فطرت، مي پذيرم که هر چيزي از اهل البيت - سلام الله عليهم- نباشد ، باطل است:

    اولا اين معنا، در روايات فراوان آمده، که نمونه هايي را اشاره مي کنم:

    در بصائرالدرجات ص511 (18- باب النوادر في الأئمة ع ) ثقه ي جليل محمد بن حسن الصفار به اين سند: حدثنا العباس بن معروف عن حماد بن عيسى عن ربعي عن فضيل بن يسار قال:

    متن: سمعت أبا جعفر ع يقول « كلما لم يخرج من هذا البيت فهو باطل »

    ---

    چيزي که در نگاه ظاهري ممکن است سبب شود که کسي گمان کند که اين ادعا با فطرت ناسازگار است آنست که پس حقايق ديگر مثل آنچه نزد مردم است چه مي شود؟ آيا همه باطل است؟

    اما بايد دقت داشت که فرموده اند کلما لم يخرج... يعني بيت آل محمد (صلي الله عليه و آله) مبدء وجود و حقايق است... (حال ممکن است در بعضي چيزها ، به جهت تکويني يا غيبي معتقد به اين حقيقت باشيم ...)

    در کافي شريف، يک باب روايت به اين معنا اختصاص دارد.

    الكافي 1 399 ‏
    بَابُ أَنَّهُ لَيْسَ شَيْ‏ءٌ مِنَ الْحَقِّ فِي يَدِ النَّاسِ إِلَّا مَا خَرَجَ مِنْ عِنْدِ الْأَئِمَّةِ ع وَ أَنَّ كُلَّ شَيْ‏ءٍ لَمْ يَخْرُجْ مِنْ عِنْدِهِمْ فَهُوَ بَاطِلٌ

    در ميان روايات، در بعضي فرموده اند که اگر چيز حقي نزد مردم بود، قبلا از اين خانه خارج شده...

    پس منظور اين نيست که هر آنچه نزد مردم است لزوما سراسر باطل است... مراد مرجع حق و باطل است...

    البته چنين چيزي براي کسي که معتقد به خالقي است که همه چيز را آفريده و به همه چيز علم دارد، چيز عجيبي نيست که علم همه چيز را اولا به ائمه (سلام الله عليهم) اختصاص داده است.

    کما اينکه در قرآن داريم:

    وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمينَ (89)نحل

    اين کتاب، تبيان «کل شيء» است. اعم و اشمل مفاهيم، «شيء» است. اين کلمه همراه شده با «کل» . لذا هيچ حقيقتي نيست که در کتاب نباشد.

    البته ما همه چيز را در قرآن پيدا نمي کنيم. اما ائمه هدي (سلام الله عليهم) علم آن را دارند که متواتر معنوي روايات است... (تواتر لفظي را فعلا خاطرم نيست.)

    آيه ديگر:كُلَّ شَيْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِين‏
    12:يس

    رواياتي ذيل اين آيه اشاره به علم امام هر زمان به همه چيز دارد...

    و السلام

    پاسخ

    ممنون از توضيحاتتان. ولي مساله شناخت است نه تكوين. بحث اين است كه آيا شناخت عقلي تا چه حد حجت است. شما يا ما مي توانيم ادعا كنيم كه در باطن عالم اين حقيقت را ائمه بيان كرده اند ولي اين مساله را حل نمي كند. يعني در مقام شناخت فرد از طريقي غير از اهل بيت به حقيقتي دست يافته است.