يکم) با مبناي شما جا دارد سوال شود که حجيت ادراک حس را چطور ثابت مي کنيد؟ و بحث خطا در ادراک حس را چطور حل مي کنيد؟ البته بنا نيست وارد اين بحث شويم که خود مجال مي خواهد...
گذشته از اين، عقل فلسفي تا ادراک حسي و حجيت آن ، فاصله دارد. اتحاد عقل و عاقل و معقول ( که خلاف وجدان فطري است)، مشکل حجيت ادراک حس را حل نکرده. نظريه صورت ذهني هم همينطور. اين پبش فرض غلط است که بين ادراک عقل و فلسفه، تساوي در نظر بگيريد.
فلسفه اي که خلفاي غاصب (لع) آوردند، کجا و ادراک حس کجا؟!
با يک نگاه اجمالي به اختلافات فلاسفه هم مي بينيم که همين ادراک حسي -که شما به اين راحتي از آن سخن ميگوييد،- محل چالشهاي جدي بوده. تاريخ «فلسفه و شناخت» چنين نبوده که به اين راحتي حجيت ادراک حس را حل کرده باشند و فقط مانده باشد که مثلا ارتباط ادراک حسي با وحي را پيدا کنند...
دوم)دقت بفرماييد. ما حجيت ادراک عقلي را زير سوال نبرديم. روايت «کلما لم يخرج...باطل» هم حجيت عقل را ابطال نکرده. تناقضي ميان حجيت ادراک عقل با « کلما لم يخرج ...باطل» نيست . بخلاف ادعاي شما که اين مطلب را غير فطري شمرده ايد.
موافقيم که انسان عاقلي که به روايات پايبند نيست هم از قدري از عقل بهره مي برد و کسي حجيت آن را انکار نکرده است.
سوال اينست: آيا در مجموعه ي ادراکات حسي شما، چنين يافته اي هست که: محال است که کلما لم يخرج من بيتهم - عليهم السلام - فهو باطل. ؟
اگر مي توانيد نشان دهيد که يکي از ادراکات حسي شما اينست که چنين حرفي غلط است. ما در مجموعه ي ادراکات حسي ، نقض اين مطلب را نمي يابيم.
ما در مجموعه ي ادراکات حسي و فطري، چگونه به نقض «کلما لم يخرج ...باطل » مي رسيم که آن را نفي مي کنيد؟ برهان شما براي ادعاي فطري نبودن آن چيست؟
عاقل حق ندارد با استفاده از حجيت عقل، در حيطه اي که حيطه ي کشف عقل نيست سخن بگويد، نفياً يا اثباتاً.
لذا بحث تعبّد به سخن عالم الهي مطرح مي شود...
و روايات در اين معنا، الي ما شاء الله آمده...
اگر باز هم توضيح لازم بود، ان شاء الله زنده باشم و... جوابگو هستم.