• وبلاگ : بر بساط نكته‌دانان...
  • يادداشت : تاريخ نخوانيد!
  • نظرات : 3 خصوصي ، 8 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حسنا 

    دوستي دارم که تاريخ خوانده است و دارد لابه لاي کتابهاي خاک خورده، رساله اش را مي نويسد. حرف هاي ناگفته ي بسياري دارد از تاريخ تاريکي که مي خوانيم و تاريخي که وجود دارد.

    پيشنهاد: جناب خسروي پيام هاي مفصلي دارند پيشنهاد مي کنم که شما عنوان بدهيد ايشان متن بنويسند!

    پاسخ

    خوب وقتي آدم شغلش هم با نوشتن مربوط باشد و هم با رسانه. خودبخود همينجوري مي شود.
    + جيغ و جار حروف 


    خودتون به اين مساله دقت کرديد که جواب بيشتر کامنتها رو با عبارت "بابا دمت گرم" داديد؟!

    به هر روي ما که تاريخ خواندن را دوست داريم و اصولا توصيه به نخواندن (حالا نخواند هر چيزي) را جدي نمي گيريم.

    پاسخ

    دم شما هم گرم با اين مچ گيري. اصلا دقت نكرده بودم. دم خودم هم گرم با اين حواس جمع!
    در پس پرده هاي تاريخ شفاهي سياست هم حرف هاي بسياري رد و بدل شده و مي شود که به قول جناب خيام: چون پرده بر افتد نه تو ماني و نه من.
    + هاتف 
    سلام. بالاخره لب مطلبت رو نتونستي بيان كني؟ در بين افرادي كه ما ميشناسيم كسي نيست توصيه به عدم مراجعه به تاريخ كنند. يادمه يه روز تو صحبتهاتون تو يك جلسه گفتيد كه اگر من در جمل بودم تو لشكر عايشه بودم به نظرم درست حس كردي چون الان گذشته رفسنجاني چه ربطي به زمان حالش داره اگه از اين ديد نگاه كني كه از كجا به كجا رسيده هم جالب ميشه. گرفتم صحبت سر افراد نيست سر انديشه هاست ولي حتما يكي از انديشه ها درست و يكي هم نادرسته.
    پاسخ

    فيه ما فيه.همين جا هم بايد ديد اگر بنده و شما تاريخ را بخوانيم آيا تصوير ديگري از رفسنجاني و ديگران نخواهيم داشت؟اگر همه حرفهاي من اينجوري يادت مونده باشه كه واويلاست. من كي گفتم تو لشگر عايشه بودم گفتم معلوم نيست تو كدوم سپاه بودم. دمت گرم بابا تاريخ رو تحريف نكن
    عنوان جذابي داشت!
    پاسخ

    يعني مطلبش به درد نمي خورد. دمت گرم بابا با اين تعريفت!
    سلام سه‌باره آمدم، با همان عهد پيشين كه تا جان در بدن دارم ...
    + خسروي 
    شايد به زعم خيلي ها تاريخ بي فايده باشد..اماهمين كه امروزه بسياري در علم تاريخ پژوهشهايي انجام مي دهند، همين كه خيلي ها تاريخ را دوست دارند وهمين كه شما اين پست وبلاگ را به اين علم اختصاص داده ايد ودر حوصله شما دوست گرامي هم مي گنجدکه آن را بخوانيد..خود مي تواند دليل بزرگي بر اين باشد كه مردم تاريخ را مي خواهندو مي خوانند ولو آنكه تنها افسانه اي باشد كه شب خواب به چشم آرد ويا عقده هاي دروني آنان را بشكافد و يا كمترين آن اينكه بعد از خواندن وشنيدن ستمگري هاي ستم پيشگان اين بيت را به زبان آرندكه:
    بر گردن او بماند و بر ما بگذشت
    پنداشت ستمگر كه ستم بر ما كرد
    ..
    رسالتي كه تاريخ به عهده دارد بسيار بالاتر از اينهاست.تاريخ تنهامايه سرگرمي ملت ها نيست،تاريخ سازنده ملت هاست..
    به قول استاد سخن" سعدي شيرازي":

    اين تاريخ است كه مردمان را دگرگون مي كند و دگرگونيها را سير آب مي كند ودرس عبرت به بندگان مي بخشد:

    وجود خلق مبدل شودوگر نه زمين

    همان ولايت كيخسرو است و ملك قباد

    بر آنچه مي گذرد دل منه كه دجله بسي

    پس از خليفه بخواهد گذشت در بغداد

    پاسخ

    دمت گرم بابا با اين كامنت. استفاده كرديم. جدي


    سلام

    گزارش هاي تاريخي واقعا دستخوش قرائت هاي مختلف ميشه؛ مثلا همين حوادث سال 88 را عده اي مي گويند و خواهند نوشت که در انتخابات تقلب صورت گرفت و معترضين را سرکوب کردند، عده ديگري هم مي گويند و خواهند نوشت که انتخابات را ابزاري قرار دادند براي فتنه عليه نظام. ماجراي منتظري را عده اي گفتند و نوشتند که مجتهد آزاد انديشي بود که در برابر مظالم حکومت ساکت ننشست عده اي هم گفتند و نوشتند که شيخ ساده لوحي بود که ابزار دست دشمنان نظام شد... حالا اين وقايع متأخر را ما تا حدودي شاهد بوديم و خودمان تحليلهايي داريم و مواد خام تاريخي را مويد تحليل خودمان قرار مي دهيم اما کشف حقيقت در مورد وقايع دورتري که شاهد نبوده ايم واقعا کار دشواريست و نيازمند کار اجتهادي مي باشد. سخن در اين باب بسيار است و در يه کامنت جا نميشود فقط 2 نکته:

    1. به مورخ سرشناسي که اعصابم را در موضوعي خورد کرده بود، گفتم شما که مسائل زمانه خويش را نمي تواني درست تحليل کني چطور مي خواهي گذشته هاي دور را که نبوده اي تحليل کني؟!

    2. خدا رحمت کنه مرحوم آيت الله احمدي ميانجي را که ميگفت (تاريخ) با (تاريک) فقط در حرف آخر اختلاف داره و من با الهام از اين تعبير و مطالعات پراکنده ام، در کلاس درس تعبير مي کنم به (دالان تاريک تاريخ). اندازه يه بست کامل نوشتم!

    پاسخ

    دست شما درد نكنه درباره تاريخ خوندن مي خواستم چيزاي ديگه هم بنوبسم كه زياد مي شد. شما هم يه جوزايي تكميلش كردي.