به هوس راست نيايد به تمنا نشود
کاندرين راه بسي خون جگر بايدخورد
و..
گفت پيغمبر صحابي زيد را
کيف اصبحت اي رفيق باصفا
گفت عبدا موقنا بازاوش گفتکونشان ازباغ ايمان گرشکفت
گفت تشنه بوده ام من روزها
شب نخفتستم زعشق و سوزها
گفت ازاين ره کو، ره آوردي بيار
درخور فهم و عقول اين ديار
گفت خلقان چون ببينند اين آسمان
من ببينم عرش را با عرشيان
همين بگويم يا فروبندم نفس
لب گزيدش مصطفي يعني که بس
جهان خلقت از حيث ماهيت بر دو قسم است: عالم امر وعالم خلق. که هر يک از اين دو آفرينش خصوصيات خاص خود را دارد. به عنوان نمونه عالم امر غير قابل تجزيه و مشاهده است ولي عالم خلق محسوس حواس است. از آنجا که ماهيت اين دو با يکديگر متفاوت است راهها و ابزار شناخت آنها نيز متمايز از يکديگر خواهد بود. حواس و عقل از جمله ابزار شناخت عالم خلقند، ولي اين وسايط در دستيابي به معرفت ملکوت راه به جايي نمي برند. بلکه راه مشاهده تصاوير جهان غيب از طريق دل صافي و منور به نور حق ميسر است:
ديدهاي خواهم سبب سوراخ کن
تاحجـــــب رابرکنــــد از بيخ و بن
اگر انسان بخواهد از طريق خرد و حواس در پي بينش حقايق غيب برآيد قطعاً دچار شک و ترديد و بدگماني خواهد شد.
بي شک بايد دغدغه شبان روزان مومنين اين باشد که:
گوشم شنيدقصه ايمان ومست شد
کوقسم چشم صورت ايمانم ارزوست
واين صورت ايمان قطعا دور از دسترس نيست که گفت:
احساس خوبيه كه ادم مطالبي رو كه مدت ها ذهنش رو درگير كرده، به صورت نظم يافته و منسجم و گاهي با جواب هاي معقول جايي ببينه
موفق و باشيد
سلام
بيشتر بنويسيد
هم در اين باره
و هم درباره هر چيز ديگه كه به ذهنتون ميرسه
خوندن مطالب شما برام بيشتر شبيه اينه كه نظم يافته افكارم رو بازخواني ميكنم.
بيشتر بنويسيد، منتظرم