سلام دوست عزيز
ممنون در بدو امر با نظرت مرا ياري كردي
در مورد اون شعر بايد بگويم كه منظور از اينكه ( او را خود التفات نبودي به صيد من ) اين نكته است كه شايد براي اون زياد فرقي نكنه يا اصلا فرقي نكنه كه ما بريم به طرفش يا نه صد البته كه با هر قدم ما به سويش او مشتاقانه منتظر ماست و بقولي(از تو به يك اشاره از من به سر دويدن).....
در مورد پست شما هم بايد بگم كه من با اينجا كاملا موافقم كه ميگه آخر الامر انسان بشدت دنبال دين البته اصل دين ميرود بقولي ( هر كه كو دور ماند از اصل خويش *** باز جويد روزگار وصل خويش) و چون اصل انسان نزد خدا بود پس....اما منم معتقدم كه ظواهر دين الزامي بر دينداري و اصل دين نيست چه بسا كساني كه در ظواهر پيش قدم بوده و هستند (خوارج) اما بوييي از دين نبردند و چه بسا كساني كه حتي ستايش گفتن به زبان خود (ماجراي شبان و موسي) انجام مي دهند ولي نزد خدا ارج بيشتري دارند....
لطف خدا بيشتر از غضب خدا و بهشت او بزرگ تر از جهنمش است اين باور ن بوده و هست...
شاد باشي
