حرف شما حرف رايجي است اما به نظرم اصلا عميق و درست نيست.

سلام، هر چند بعد از مدتها.
باور کنيد اکثر مرتکبين نسبت به خدا متجري نيستند و فقط به خاطر قانون بوده و هست که مخفيانه مرتکب مي شوند که در اين صورت گناه حقوقي يا همان جرم شکل مي گيرد که اين خود محل نزاع است که آيا تخلف از هر قانون حکومتي گناه فقهي است و بالاتر اينکه مستوجب عذاب الهي!؟ مثلا رد شدن از چراغ قرمز در هنگامي که يقين 100? به عدم بروز خطر هست و حتي در عيان کسي حتي پليس هم نيست که هجو و وهن قانون حساب شود!؟ در اين صورت ديگه لازم نيست اينقدر حرص بخوريم. نتيجه فرض کنيد face book سودمندترين رسانه جهان است من البدو الي الختم، آيا اگر قانون آن را ممنوع کند آن هم قانون مصوب فقهاي شوراي نگهبان ديگر محلي براي تخلف دارد و آيا اصلا تجري در چنين جايي صدق مي کند. بله اين نکته را قبول دارم اگر ما نقطه نظراتي در خصوص معايب و نواقص يک قانون داريم اين حق و وظيفه را داريم که مطالب و نکات را به اهلش برسانيم تذکر دهيم و مطالبه کنيم و فکر نمي کنم کشاندن اين قبيل مسائل به سطح جامع ولو مجازي دردي را دوا کند مگر بدبين ساختن عده اي به چيزهايي که بايد به آن خوشيبين بود. دلم واقعاً براتون تنگ شده و ان شاءالله خداوند به زودي موفقمون کنه به زيارتتون.

ما که به هنگام مباحث متجري اصوليين، کلا خود را به خيالي مي زنيم خصوصا وقتي پاي حق الطاعه در ميان باشد

در کل نکته بسيار خوبي را گفتيد. اما حداقل موضوع اثري که بر من داشته اين است که بر مبناي تفکر خودم در مورد پديده هاي اطراف قضاوت مي کنم نه بر مبناي دستور حضرات! من از روز اول هم نسبت به فيسبوک رفتن احساس گناه نداشته ام.

بعضي از پست هايتان را خواندم، خيلي خوب و دقيق به مسائلي پرداخته ايد...

سلـامـ .
خوب نکته هاي ريز رو شکار مي کنيد ها!
راستـي ، کتابتون رو پيدا کردمـ . ممنون بابت راهنمايي .
در ضمن ، آپمـ . فرصت کرديد تشريف بياريد.
(يا حق)

خيلي خوب بود. استفاده کردم.

سلام
نکته بسيار ظريف و دقيقي بود. ممنون