• وبلاگ : بر بساط نكته‌دانان...
  • يادداشت : از پيراهن تا قيمه
  • نظرات : 1 خصوصي ، 10 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    طبق مبناي آقايون اهل حديث ساکن قم، هر کس با دستگاه امام حسين در افتاد ور افتاد، خلاصه مواظب خودت باش، همين روزاست که بلايي سرت بياد. شما چکار به اين کارا داريد، بزاريد خودش همچي را درست مي کنه!!
    مگر نمي بينيد که الان وضع بعضي از هيئت ها و جلسات مداحي ما فرق چنداني با پارتي نداره، فقط فرقش تو سينه زدنه، ولش کن! خود اهل بيت اين دستگاه را جلو مي برند!

    پاسخ

    بله هر کس با امام حسين در افتاد ور افتاد.
    + حورا 
    ايا زيارت امام حسين (ع) جزو مستحبات نيست؟ پس تکليف رواياتي که اين زيارت را در هر شرايطي تاييد کرده اند چيست؟ حتي به ازاي در خطر افتادن جان زائر....
    البته من اصل روايات را نديده ام...فقط شنيده ام و هنوز فرصت مطالعه و پيگيري نيافته ام ولي اگر شما مشاهده کرده ايد اشاره اي بفرماييد.تشکر
    پاسخ

    روشنه که زيارت امام حسين جزو افضل مستحباته. ربطش به نوشته من چيه؟
    + هاتف 
    سلام
    حج هم يک واجب است و هيچ کس ادعا نکرده همه حجاج با پول حلال و براي رضاي خدا حج ميروند ولي در عين حال کسي اصل حج را زير سئوال نميبرد و همين طور هر امر مقدس و ديني.
    اگر ظروف يکبار مصرف در نذريها در خيابان رها ميشود اين به خاطر فرهنگ ماست نه مشکل نذر. کما اينکه سيزده بدر هم همينطور است. اگر ميلياردي هم براي امام حسين ع خرج شود باز هم کم است کما اينکه جان ما به فداي ابيعبدالله است.
    اگر يک وهابي اين مطلب شما را بخواند چه خواهد گفت. به تبعات سخن هم ملتزم باشيد.
    پاسخ

    در کامنت قبلي هم عرض کردم. شما ظاهرا با کسي داريد بحث مي کنيد که منکر تبرک شده است. من چنين کسي نمي شناسم. چون من در نوشته خودم منکر تبرک نشده ام. به صراحت نوشته ام که نذري دادن و نذري خوردن امروز ما ربطي به تبرک ندارد. شما هم داريد همين را ميگوييد.خرج ميلياردي براي امام حسين را نمي فهمم. چون امام حسين که خرج ندارد. اگر منظور عزاداري است که بنده معتقدم هيچ دليلي ندارد که براي يک مستحب بيش از اندازه خرج شود. هر چيزي در دين ما اندازه دارد. چه واجب چه مستحب.عزاداري هم يکي از آنهاست. شما جانت را براي امام حسين مي دهي. امام حسين که نيست احتمالامنظور مکتب امام حسين است. که البته حرف درستي است ولي اگر منظور جان دادن براي عزاداري باشد خوب من هيچ دفاعي از آن نمي کنم. حتي براي بسياري از واجبات نمي شود جان داد چه رسد به مستحبات
    + اسکندري 

    1- صرف نظر از مصاديق بحث، بدون شک نبايد تعاليم دين و آموزه هاي اهل بيت (ع) را با سهل انگاري به هر موضوع يا حوزه اي تعميم دهيم. نمي‌توانيم به بهانه تقدس اين آموزه ها نسبت به آن و مصاديقش عوام زده برخورد کنيم يا مراعات انطباق و صدق را نکنيم. توسعه و تعميم هر مفهومي از مباني و قواعد خاص خود از جمله منطق، قواعد تفسير يا اصول فقه پيروي مي‌کند. متاسفانه برخي از آقايان در حوزه ،در برخي موارد مثل "دستگاه امام حسين" عقل شرعي را از دست داده و مسامحه باور مي‌شوند. ساده گير ميشوند.

    2- البته که ساده گيري تربيتي چيزي است و صحه بر باور غلط گذاشتن چيزي ديگر .

    3- خدمتي که شهيد جاويد، تحريف هاي عاشوراي مطهري، کتب مبارزه با غلو و... در جامعه کرد، باز کردن پوشه اي در فرهنگ ديني است که تا چندي پيش مغفول بود. اين خدمت عبارت بود از مراقبت از مرزهاي ديانت نبوي و تعاليم اهل بيت و محکم تر و جدي تر کردن حريم آنها. اين گونه کتابها درباره دقت در توثيق روايات خدمت بسياري به فرهنگ عمومي کرد. لزوم سنجش انطباق مفهوم و مصداق ادعايي و از همه مهمتر مبارزه با تقديرگرايي منفي و باورپذيري عوامانه را در بين ما و فرهنگ جامعه ( دانشجويان، اهل مطالعه طبقه متوسط ) جان داد. گرچه ممکن است در پاره اي از موارد بخطاء رفته باشند و يا مثالهاي نامناسب را آورده باشند.

    4- چرا گمان ميکنيم معرفت براي اذهان عمومي خطرناک است؟ چرا گمان ميکنيم باور غلط و خرافي از ترديد و شک و تلاش براي ايماني مبراء از خرافه بهتر است و کم هزينه تر؟ مگر دارايي دين کم است که برخي به کم و کوتاه و حتي واهي در دين راضي ميشوند؟ اتفاقا اگر خدمتي به دين و تعاليم اهل بيت شده باشد از سوي روحانيت روشنگر و جدي و با سواد است که تلاش داشتند دامن درين از خرافه و غلو و زياده گويي و انحراف پاک شود. نه منبرهاي حجيم بي محتوا به اسم محبت. محبت تالي معرفت و ادامه ان است. گرچه سرمايه اي بزرگ است ولي معطل معرفتي مناسب و بيشتر زمينه ساز تلاش براي معرفت به مقام شامخ اهل بيت و تعاليم انسان ساز آن بزرگواران است که متاسفانه در محاق خرافه و بدديني و سوء فهم افتاده .

    + هاتف 
    سلام
    کل مطلب شما مغالطه اي آشکار است و نتيجه آن تضعيف مکتب. اگر هم تضعيف نباشد نهايتا سرگرم شدن خودتان و عده اي به موضوعي که اولويت ندارد. مگر موضوع قحطي است که شما به اين پرداخته ايد. نکته حلي قضيه هم اين است که شما موضوع تبرک را فقط به پيراهن تنزل داده ايد از شما بعيد است دوست عزيز دست کم صد روايت با اسناد بسيار قوي در متون روايي با مضمون تبرک به آب دست پيامبر( ص) و تبرک به قبر موسي بن جعفر عليه السلام و توصيه به تبرک به تربت سيد الشهداء عليه السلام از طرف امام هادي عليه السلام و دهها روايت ديگر وجود دارد. رمي به غيب و ياعلي مدد يک اعتقاد اساسي را با تکيه به بافته هاي ذهني رد کردن قطعا مسئوليت شرعي دارد. موفق باشيد.
    پاسخ

    يعني شما از متن بنده نفي تبرک فهميده ايد؟حبذا به اين فهم!! در ضمن مگر روايات، تبرک هر چيزي را اثبات مي کند؟ يعني شما از روايات اين را مي فهميد که هر قيمه اي در هر کجاي دنيا در هر هيئتي داده شد متبرک است؟ شاي شما باورهاي رايج بين عموم مردم را درست بدانيد؟ من نمي دانم. و از روايات هم چنين چيزي نمي فهمم. البته روشن است که قحط موضوع نيست. من اينقدر به عقلم رسيده و نوشته ام. و البته به نظر بنده اولويت دارد. و احتمالا به نظر شما چيزهاي ديگري اولويت دارد. که شما به آن خواهيد پرداخت. اين که چه چيزي اولويت دارد يا ندارد را مي توان بحث کرد. شما معيارتان را بگوييد تا بنده هم بگويم
    + يك طلبه 

    قرآن کتاب قصه نيست که يکبار به قصه تبرک پيراهن يوسف اشاره کند، بعد به قصه تبرک جوراب يوسف بعد به قصه تبرک نخ دندان و ....

    قرآن جواز بعضي از کارها را گاه صراحتا داده گاه بصورت داستان، گاه مي گويد خمس دهيد در يک آيه، گاهي نيز بحث تبرک را عملا در يک آيه مطرح کرده نه دستوري

    با اين آيه اصل تبرک اثبات مي شود نه تعداد دفعات تبرک. اما در مورد تعداد دفعات به وفور از مصاديق آن در منابع فريقين گزارش شده است.

    پاسخ

    اين هم برداشتي است از قرآن که مبناي خاص خودش را دارد. و البته که بنده اين مبنا را قبول ندارم. ولي به هر حال نفهميدم که تعداد دفعات تبرک چه ربطي به نوشته من داشت
    + ابراهيمي هاتف 
    استاد بزرگوار ما آقاي عليدوست شش سال پيش به مناسبت شهادت امام صادق عليه السلام بياني بسيار شيوا داشتند راجع به گروههايي که نتيجه کارشان بر عليه اهل بيت عليهم السلام است و يکي از آن گروهها کج سليقگي است. مثل آقاي شهيد جاويد که نه تنها کمکي به جامعه نکرد بلکه بيشتر باعث تشويش شد فرمايش شما به نظر بنده حقير جزء همان سليقه کج است البته در اين مورد به خصوص.
    پاسخ

    طبيعتا اگر اينطور فکر ميکردم نمي نوشتم. يعني من در نقطه مقابل، سليقه کج را سکوت در اين موارد مي دانم. اين که بنشينيم و تماشا کنيم و عده اي هر چه دلشان خواست به نام اهل بيت انجام دهند خوش سليقگي نيست. مثل اين مي ماند که موضع گيري آقاي جوادي درباره علم و کتل و موضع مطهري درباره عروسي قاسم و ... را کج سليقگي بدانيم
    + ارادتمند 
    سلام
    از بس مراسم عاشورا عوام زده شده است ميترسم يه روزي به دست همين عوام تعطيل بشه
    پاسخ

    نگراني به جائيه
    سلام
    عزاداريهاتون قبول
    به نظرم کل روند عزاداريِ محرّم بايد اصلاح بشه؛ و اين نيازمند يک مديريت جامع در هم? موارده و فقط منحصر به نذري نميشه...