جناب حقاني فضل برعکس صورت بندي نوشته سرکار، بخشي از رويکرد انتقادي به انديشه فلسفي در غرب به نسبي گرايي شکاکانه حاصل از دوران مدرن برميگردد که در آن الغاء حقيقت بيروني و ترديد درباره يقين معرفت شناختي به شکاکيت اخلاقي منتهي شده که از آن هم چيزي جز نهيليسم، پراکندگي جان و جهان انسان مدرن و باري به هر جهت شدن سلوک انسان غربي برنمي خيزد. شايد بفرماييد داستان غرب داستان ما نيست. اما اينکه به هر حال ارزشها و الگوهاي زيست غربي از طريق رسانه ها و حجم گسترده فرهنگ انتقالي از طريق فيلم و کتاب و موسيقي و مجله و... ما را نيز با خود همراه کرده است قابل کتمان نيست. دوست دارم بين اين صورت بندي شما که مدتي است از سوي روشنفکري ديني تبليغ ميشود و به خاطر اصل مدارا و تساهل با ديگران بر يقين خشونت زاي ديني بر ايراد ميگيرند و آنچه برآمده از فرهنگ غربي و نهيلسيم است، جمع کنم. شما چه نظري در اينباره داريد.