دعای پشت وانتی
دو سه روز پیش داخل اتوبوس واحد بودم دیدم پشت یک وانتی نوشته بود
خدایا در تب فقرم بسوزان ولی محتاج نامردان مگردان
روشن است که منظور نویسنده یا شاعر یا راننده وانت این نبوده که از خدا طلب فقر کند و در واقع قصد دعای جدی نداشته است. ولی همین نوشته باعث شد به این فکر کنم که چرا گاهی چنین دعا میکنیم؟ مگر نمیتوان از خدا خواست که در تب فقرم نسوزان و درعین حال محتاج نامردان هم نگردان. یعنی چرا مثبت نگاه نکنیم مگر همیشه باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کرد؟ در خاطراتی که از رهبر انقلاب خواندهام ( شاید در سفر نامه سیستان، یادم نیست) گویا پدر شهیدی به ایشان گفته بود که خدا از عمر ما کم کند و به عمر شما بیافزاید. رهبری فرموده بودند چرا از عمر شما کم کند؟ مگر از خزانه غیب الهی کم میشود که بخواهد به عمر کسی بیافزاید؟ یکی از دوستان هم نقل میکرد که یکبار به آیت الله حسن زاده گفتم ما زیاد گناه کردهایم ایشان با شنیدن کلمه گناه واکنش نشان داده و فرمودند چرا این کلمه را به کار میبرید این کلمات تیرگی میآورد از کلمات خوب و مثبت استفاده کنید( نقل به مضمون). من هم این دو سه نکته را بهانه کردم که چیزی نوشته باشم و بگویم که میتوان از خدا همیشه خوبی خواست. هر چند خوبیها از نظرگاههای متفاوت متفاوت هستند، و گاهی حسنات الابرار سیئات المقربین است.