سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فرایند حذف روحانیت!!

آیا روحانیت به مرور مضمحل شده و از جامعه ما رخت می‏بندد؟

طلبگی و ماجراهای بعد از دوم خرداد و مطالعه مطالب جامعه شناسی و تاریخ و نیز مباحث دین شناسی و سکولاریسم و سکولاریزاسیون به ضمیمه مشاهده رفتارهای برخی از دوستان طلبه  باعث به وجود آمدن این سوال در ذهن من شد که آینده روحانیت چه می شود؟

من با پاسخ این سوال، هم می‏خواستم بدانم به عنوان یک طلبه در آینده چه جایگاهی دارم و هم علاقمند بودم بر این اساس، تحلیلی تئوریک از تغییرات جامعه داشته باشم و بر همین اساس جهت گیری مطالعاتی خود را مشخص کنم.

از زمان رضاخان، فرایند به حاشیه رفتن روحانیت از عرصه اجتماعی آغاز شد. این فرایند با فشار حاکمیت و زور دولت، شروع و با تغییرات اجتماعی ادامه یافت و بلکه گسترده‏تر شد. ثبت اسناد، قضاوت، اداره اوقاف، تحصیل و تدریس که عمدتا در اختیار روحانیت بود به مرور  به نهادهایی تحت نظارت دولت درآمد و طلاب فراوانی با تغییر لباس (اختیاری یا اجباری) وارد حاکمیت شدند. انقلاب اسلامی بسیاری از این نهادها را به روحانیت بازگرداند ولی به روشی جدید و نه قدیمی، یعنی سیستم، دولتی و حکومتی باقی ماند ولی افراد روحانی و ملبس به عبا وعمامه جای کت و شلواری ها را گرفتند. به علاوه که بسیاری از نهادهای سیاسی نیز حضور روحانیون را تجربه کردند. با آغاز برنامه های گسترده توسعه در جمهوری اسلامی، به تدریج همان اتفاقی در حال رخدادن است که رضاخان پهلوی در پی آن بود. آیا روحانیت به مدرسه ها و مسجدها بازمی گردند؟ با انتخاب سید محمد خاتمی در خرداد 1376 و حاکم شدن تکنوکراتها و هژمونی تفکراتی که روشنفکری دینی نامیده می شدند عرصه بر روحانیت تنگ‏تر شد. مجلس هفتم و نیز دولت نهم ظاهراً خلاف این فرایند است ولی با توجه به تعداد شرکت کنندگان در انتخابات مجلس هفتم و نیز آرای پایین بسیاری از نمایندگان این مجلس(1) نمی‏توان به این اتفاق  خوش‏بین بود. از سوی دیگر روشن است که امروز دیگر روحانیت جزو گروه‏های مرجع درجه اول مردم به شمار نمی‏آید و مردم اگر چیزی از آن‏ها بپرسند فقط سوال دینی از ایشان می پرسند و بیش از این هم انتظاری ندارند. البته این فرایند علل فلسفی و جامعه شناسی گوناگونی دارد که من وارد آن نمی شوم.

اگر این تحلیل صحیح  باشد به نظر شما آینده روحانیت چه می شود؟ آیا این فرایند همان سکولاریزاسیون نیست؟ آیا این فرایند را باید پذیرفت و تسلیم آن شد؟ اگر نه، راه مقابله با آن چیست؟ خوشحال می شوم اگر در این بحث شرکت کنید.

تذکر: من نه اعتراضی به جمهوری اسلامی دارم، و نه به سید محمد خاتمی و مشارکت، بلکه فقط دنبال جواب سوال خودم می‏گردم. 

(1). بنابر گزارش اداره کل فرهنگی مجلس 212 نماینده کمتر از 50 % آرای شرکت کنندگان را به دست آورده اند. و در ضمن کل شرکت کنندگان هم چیزی حدود 50 % بودند.