سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یک نقد چند نکته (نگاهی به مصاحبه استاد ملکیان)

من بنا ندارم این صفحه را با علاقه خاص خودم یعنی نقد این و آن پر کنم ولی گاهی نمیِِِ توانم به این بنای خودم وفادار بمانم واین بار یکی از همان بارهاست.

روزنامه اعتماد ملی به صاحب امتیازی جناب کروبی از اول بهمن می آید و من هم  تا به حال خریده ام، روز 4 بهمن مصاحبه ای داشت با استاد مصطفی ملکیان، از دین پژوهان مطرح کشور با عنوان «بازنگری در دین تاریخی». مصاحبه بدی نبود و توضیحاتی درباره جهانی شدن و رابطه آن با دین و گرایش جهان آینده به سوی دین و معنویت داده بود. ولی چند نکته هم درآن بود که نتوانستم بپذیرم

اول آنکه: گفته اند همه ادیان آمیزه ای هستند از حقیقت و خطا و هر دینی بهره ای از حقیقت دارد و با این حال خطاهایی نیز در همان دین یافت می شود، بنابراین هیچ کس حق ندارد خود را حق مطلق و دیگری را باطل محض بداند و همین را پایه قرار داده و نتیجه گرفته اند که باید در دین تاریخی بازنگری کرد.

من این نکته را از همان زمانی که مقالات دکتر سروش را در سالهای 73 و 74 می خواندم نتوانستم بپذیرم که ایشان گفته بودند حتی تشیع حق مطلق نیست و از این جا راهی به پلورلیسم سعادت گشوده بودند.

 من می گویم چگونه ممکن است انسانی معتقد باشد که در باورهای خودش غلط وجود دارد و باز هم آن باورها را قبول داشته باشد و چگونه است که از آن عقاید دست برنمی دارد. تناقض ذهنی امری است محال مگر آن که کسی متوجه تناقض در ذهنش نباشد و البته اگر متوجه این تناقض نباشد نمی تواند بگوید در باورهای من خطا وجود دارد. البته می توان این نکته را به این صورت پذیرفت که ما می دانیم در باورهای دینی مان اشتباهاتی وجود دارد ولی آن اشتباهات را به صورت دقیق نمی شناسیم. این توجیه البته مشکل تناقض را حل می کند ولی این سوال به حال خود باقی می ماند که از کجا فهمیده ایم که در اندیشه ما خطا راه یافته است؟ یعنی باور دینی را با چه معیاری سنجیده ایم که به وجود خطا در آن پی برده ایم؟ آیا این نکته که در همه ادیان دیگر عقاید باطل هست دلیل می شود که در باور دینی ما هم خطا وجود داشته باشد؟ جالب است که ایشان  یعنی جناب ملکیان می گویند ما باید از خود شیفتگی دینی دست برداریم و دیگران را هم حق بدانیم من البته با این که سهمی هم از حق برای دیگران قائل باشیم مخالفتی ندارم و معتقدم که در همه ادیان رگه هایی از حقیقت هست ولی پرسشم از ایشان آن است که پس چرا معتقد به یک دین خاص شده اید؟ احتمالا پاسخ ایشان آن است چنانکه از مصاحبه بر می آید این است که برخی از ادیان خطایشان کمتر است و من می پرسم آیا این همان خود شیفتگی دینی نیست؟ این بحث بسیار پر دامنه است و من ادامه اش نمی دهم.

 احتمال هم دارد منظور جناب ملکیان این باشد که در باورهای رایج مردم و نه خود ایشان خطاهای وجود دارد و این همان است که ایشان در مصاحبه چند سال پیش خودشان با هفته نامه راه نو گفته بودند. یعنی دین را تقسیم می کنیم به دین نزد خدا و دین در تفسیر عالمان دینی و دیگری دینی که در باورهای مردم عادی است. با این تقسیم بندی البته روشن است که دین خدا و آن چه پیامبرش آورده نباید خطا داشته باشد. و اشتباه در دو نوع دین دیگر است.

نکات دیگری هم هست که به دلیل طولانی شدن به پست بعدی واگذار می کنم