بیزاری؟ چرا؟
به همت یکی از دوستان سالهای اول طلبگی روضه ماهانهای در آخرین شب جمعه هر ماه قمری برپا میشود، معمولا هم در منزل خودش، البته گاهی هم دیگران میزبان می شوند. دیشب از آن مواردی بود که روضه در منزل یکی دیگر از دوستان تشکیل شده بود. کسی که سخنرانی میکرد در بین صحبت هایش اشارهای داشت به روایاتی که ولایت نسبت به اهل بیت(ع) را کافی ندانسته و برائت از دشمنان ایشان را نیز لازم می دانند و به روایتی از امام صادق(ع) اشاره کرد که حضرت فرموده بودند: دروغ می گوید کسی که مدعی محبت ماست ولی از دشمن ما برائت نمی جوید(بحار الانوار ج 27 ص 58).
سخنان او پرسشی قدیمی را در ذهن من زنده کرد که واقعا چرا باید چنین باشد؟ و برائت از دشمنان اهل بیت چه لزومی و چه جایگاهی دارد. و روشن است که منظور فقط ولایت و برائت قلبی نیست که خرجی ندارد چرا که دشمنی با دشمنان در کنج خانه ثمری برای کسی ندارد. فکر میکردم خوب این که ما برویم و مثلا در خیابانهای قم مرگ بر و درود بر بگوییم چه فایدهای دارد؟ آیا حرم امام هادی(ع) تعمیر میشود؟ یا مثلا آن که بمب گذاشته احساس پشیمانی میکند؟ یا این که ما در سالروز شهادت امام سجاد(ع) بنی امیه و بنی مروان را لعنت کنیم یا زیارت عاشورا بخوانیم و صد بار لعن بفرستیم چه میشود؟
در پی پاسخ بودم که حالات خودم در سالهای اولیه بعد از دوم خرداد یادم آمد که به شدت نسبت به کلمه خاتمی حساس بودم و اگر احساس میکردم کسی میخواهد نسبت به او بد بگوید تمام وجودم به جوش میآمد و تا میتوانستم از او دفاع میکردم. الان هم گاهی این حالت به من دست میدهد یعنی نیرویی از درون مرا به دفاع از او و حمله به طرف مقابل میخواند هر چند خودم را کنترل میکنم. این حالت را بر مسأله برائت تطبیق کردم. نتیجه آنکه اصولا وقتی کسی به کسی یا چیزی دلبسته است و محبت به او دارد خود بخود در مقابل دشمنش واکنش نشان میدهد و نمیتواند سکوت کند. در واقع لازمه منطقی و نیز روانشناختی ولایت، برائت است. و همان طور که امام صادق(ع) فرمودهاند عدم برائت نشانهای است از عدم ولایت و فرد مدعی ولایت ولی بدون برائت، حتی اگر خودش گمان کند که ولایت مدار است گرفتار نوعی خودفریبی شده زیرا انسانی که کسی را دوست دارد نمی تواند در برابر تعرض به او ساکت بماند. اگر ساکت ماند معلوم میشود که محبت او ضعیف است. و با این حساب اصلا برائت نیاز به توصیه ندارد و همان توصیه به ولایت کافی است و میتوان گفت آنچه درباره برائت آمده نوعی نشانه شناسی است که هر کس مقدار برائت خود را بسنجد تا بفهمد که چقدر ولایت دارد. اهمیت این نشانه ناشی از آن است که معمولا مخاطراتی که اعلام برائت دارد، ولایت و اعلام دوستی ندارد..
وظیفه ما اعلام بیزاری از کاریکاتوریستهای توهین کننده و نیز عوامل انفجار حرم عسگریین (ع) و فرستادن لعن بر دشمنان ایشان است حتی اگر بر فرض، ثمری عینی نداشته باشد.
حال این که راه برائت حتما آتش زدن سفارت خانهها یا حمله به معتقدان سایر مذاهب باشد یا این که بتوان با روشی بهتر و مفیدتر هم اعتراض و اعلام برائت کرد البته بحث دیگری است.