سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دو تصویر !!

با یاد رسول اعظم صلی الله علیه و آله وسلم 

تصویر اول:

در گوشه‌ای از تصویر مردانی دختران خود را خود را زنده زنده در گور می‌کنند، در گوشه‌ای دیگر دو قبیله بر سر مسأله‌ای کاملا بچه‌گانه می‌جنگند و در ازای هر یک نفر کشته چند نفر از گروه مقابل را می‌کشند، قبیله‌ای قبیله دیگر را غارت می‌کند، شاعری در وصف شاهد و شراب و شمشیر قصیده‌ای بلند بالا می‌گوید و عده‌ای در اطرافش گوش نشسته و لذت  می‌برند، مردی برای دوری از شیاطین شهری که واردش می‌شود ده بار صدای الاغ درمی آورد و دیگری برای آن که گاو ماده‌اش آب بخورد گاو نرش را می‌زند، کمی آن طرف‌تر وارثین مردی بر سر این که زنان بازمانده سهم الارث کدامشان باشد نزاع می‌کنند، و آن‌سوی تر برده فروشی است که برده‌ای را به جرم نافرمانی تا حد مرگ مجازات می‌کند، جماعتی آبی کثیف می‌نوشند، بر در خانه‌ی زنی که بالای آن پرچمی قرار دارد، مردانی چند ایستاده و هر یک مدعی‌اند که پدر نوزادی است که آن زن به تازگی به دنیا آورده است، عده‌ای دیگر که راهی برای برتری قبیله‌ خود نیافته‌اند مردگان خود را نیز جزو قبیله می‌شمارند شاید که از قبیله مقابل برتر باشند، در سویی دیگر که قبرستان است شتری را با مرده‌ای دفن می‌کنند تا فرد از دنیا رفته در قیامت پیاده نباشد، در جانبی دیگر عده‌ای در پای سنگی تراشیده افتاده و از او حاجت می‌خواهند و برایش قربانی می‌کنند و از همه این جماعت در سرتاسر سرزمین وسیعشان فقط 17 نفرند که خواندن و نوشتن می‌دانند. و ...

تصویر دوم:

شهری است که د ر آن هر کسی برای خود برادری انتخاب کرده تا هزینه زندگی ا‌و را را تأمین کند، زنان خواندن می‌آموزند، مردان در سلام کردن بر هم پیشی می‌ گیرند، بعد از جنگ مجروحانی که حیاتشان به قطره آبی وابسته است همان را به دیگری ایثار می‌کنند، مردی خود را به حاکم معرفی می کند تا به دلیل رابطه نامشروع مجازاتش کند، در سویی دیگر عده‌ای  قاتل پدرشان را عفو می‌کنند. مردم روزی پنج بار برای نماز شستشو می‌کنند، به خود عطر  می‌زنند، آموختن علم کاری است پسندیده، نویسندگان وحی تعدادشان فراوان است، شاعری در وصف رسول خدا شعر می‌گوید، مردی به خاطر خطایی که خودش کرده است برده‌اش را آزاد می‌کند و دیگری نه تنها برده‌ خود را آزاد می‌کند بلکه برای او یک زندگی هم تشکیل می‌دهد، مردی دیگر بخشی از اموالش را به عنوان زکات به پیامبر می‌دهد تا بین فقرا تقسیم شود،
راستی! مهندسی فرهنگی جامعه یعنی چه؟