دو نکته همینجوری
در بحثهای فلسفی بحثی هست درباره رابطه ماهیات با وجود داشتن و در این بحث می گویند برخی مفاهیم اصلا امکان ندارد که موجود شوند و برای آن به شریک الباری یا همان شریک خداوند مثال می زنند که اصلا امکان ندارد که خدا شریک داشته باشد. دو سه روز پیش در بحث اصول ما هم همین مساله مطرح بود که من گفتم شریک الباری نه تنها امکان وجود دارد بلکه به تعداد همه آدمها شریک الباری داریم. دوستان و نیز استاد با واکنشهای خود این مطلب را تأیید کردند که هر چند خدا شریک ندارد ولی ما انسانها در موارد فراوانی دیگران را در عمل شریک خدا قرار میدهیم. امشب هم در منزل یکی از دوستان روضه بود و بنا شد که من صحبت کنم که همین بحث شرک خفی را بحث کردم.
همان دو سه روز پیش در بحث فقه، استادم آیت الله شبیری زنجانی که هم بحثی امام موسی صدر بوده است، به مناسبت بحثی که داشتیم خاطرهای کوتاه از ایشان تعریف کرد. استاد پس از دعا برای استخلاص آقا سید موسی صدر گفتند که ایشان ویژگی عجیبی داشت و آن این که گاهی که خسته بود میگفت من پنج دقیقه میخوابم و وقتی میخوابید دقیقا مثل ساعتی که از قبل تنظیم شده باشد پنج دقیقه بعد بلند میشد.
اینهم همینجوری برای این که چیزی نوشته باشم. البته بد هم نشد.