تشویق به گناه
در بحثهای اصول فقه بحثی است با عنوان تجَرّی. خلاصهاش این است که اگر کسی با نیت و تصور گناه مرتکب عملی بشود که واقعا گناه نیست مثلا مایعی را به خیال این که شراب است با نیت نوشیدن شراب بنوشد و بعد معلوم شود که اصلا آن مایع مشروب الکلی نبوده و مثلا شربت آلبالو بوده است. حال بحث این است که آیا این کار گناه محسوب میشود؟
یکی از اساتیدم معتقد بود که این کار گناه است. و میگفت اصلا گناه بودن گناه به خاطر همین جرأت و جسارت بر مولی است. و مهم نیست که طرف چه کاری انجام میدهد. و به همین دلیل اگر مشروب الکلی را به گمان این که مثلا آب است یا شربت بنوشد مرتکب گناه نشده است.
یادم هست که در دوران دبیرستان دوستانی داشتم که مخفیانه ویدئو جور می کردند و فیلم میدیدند. فیلمفارسیهای قبل از انقلاب. با چه ترس و لرزی. ویدئو ممنوع بود. فیلم قبل از انقلاب هم که جزو گناهان نابخشودنی بود. گوش دادن موسیقیهای آنور آبی هم مثل همین بود. داشتن نوار ترانه!!! قبیح بود.
امروز که فکر میکنم می بینیم بسیاری از آن فیلم و آهنگها هیچ اشکال شرعی نداشته است. و سیاست فرهنگی غلط باعث شده بود که جوانان کار بی عیب را با نیت گناه انجام دهند. این کار جسارت و جرآت آنها بر گناه را زیاد میکرد و البته بعد هم احتمالا بر اساس منطق آب که از سر گذشت چه یک وجب و چه ده وجب به گناه هم کشیده میشدند.
امروز هم رفتار ما با ماهواره و فیسبوک تکرار همان ماجراست. مردم مخفیانه و با انگاره گناه ماهواره میبییند درحالی که بسیاری از برنامههای آن قطعا مشکلی ندارد. و همین طور است فیس بوک.
من اسم این سیاست را می گذارم تربیت متجری یا همان گناهکار. سیاست فرهنگی رایج جمهوری اسلامی تشویق به گناه است متاسفانه.