مذاکره برای بیعت؟

مسلم است که:

1. امام حسین(ع) با عمر سعد دیدار و مذاکره کرده است.

2. امام و عمر بن سعد در این گفتگو تنها بوده‌اند.

3. پس از این گفتگو در بین دو سپاه شایعاتی منتشر شد.

4. طبری در نقلی از امام باقر (ع) آورده که امام حسین (ع) به عمر سه پیشنهاد داد که یکی از آن ها رفتن به نزد یزید و بیعت با او بود.

(این نقل‌ها در کتاب مقتل جامع سیدالشهدا (ع) آمده است. نویسندگان این کتاب به لحاظ سندی در این مدعیات خدشه نکرده‌اند ولی گفته‌اند چون امام هیچ جا از بیعت سخن نگفته پس این نقل ها را نمی توان پذیرفت).

5. در نامه‌ای از عمر بن سعد به عبیدالله این سه پیشنهاد ذکر شده است. بازگشت به خانه خود. رفتن به سر حدات. رفتن به شام و بیعت با یزید.

6. عبیدالله در پاسخ نامه عمر گفت که حسین باید با من بیعت کند نه با یزید.(اصلاحیه: در واقع عبیدالله می‌خواست امام را اسیر کنند و نزد او ببرند تا از طریق عبیدالله با یزید بیعت کند)

7. امام در جمله معروف خود ان الدعی بن الدعی قد رکز بین اثنتین ... فرمود: زنازاده فرزند زنازاده مرا بین شمشیر و ذلت پذیری قرار داده است .... . چرا امام به جای عمر بن سعد (فرمانده سپاه) و یزید (مشکل اصلی) عبیدالله را عامل این وضعیت دانست؟

به نظرم این سوال جواب می‌خواهد.