شجریان و هویت ملی ایرانیان
هویت اجتماعی هر یک از ما در واقع وجه مشترکی است که با دیگران داریم. مسلمان بودن، شیعه بودن، ایرانی بودن، اهل یک شهر بودن، هواداری از جناح سیاسی، طرفداری تیم قرمز یا آبی، اهل شعر نو یا کهن بودن و ...
اسطورهها، حوادث مهم تاریخی، شکستها، پیروزیها، شادیها و غمهای مشترک همه در ساخت هویت ما سهم دارند. چنانکه خاطرات مشترک ما هم بخشی از همین هویت اجتماعی ماست. خاطراتی که هر یک بسان آجرهایی اندکاندک ساختمان هویت ما را ساختهاند. امروزه به کمک رسانهها ما خاطرات مشترک بیشتری داریم. و نه تنها خاطره مشترک محلی و ملی بلکه خاطرات مشترک جهانی داریم.
سیاستمداران، ورزشکاران، هنرمندان، نویسندگان، و به طور کلی مشاهیر بخشی از سازندگان این خاطرات مشترک یعنی سازندگان هویت ما هستند. این اشخاص هر چه با احساساتِ عمیقتر و ماندگارتر ما سر و کار داشته باشند اثری ماندگارتر در شکلگیری هویت ما دارند. و بیراه نیست که سهم شاعران و نویسندگان بیش از دیگران است.
محمدرضا شجریان یکی از خاطرات مشترک همنسلان من است. ایرانیانِ همروزگار من بدون این که یکدیگر را بشناسند با صدای او خلوت کردهاند یا با نوای او کنار سفره افطار نشستهاند و بدون این که از هم با خبر باشند علاقه مشترکی را تجربه کردهاند.
محمدرضا شجریان این ویژگی را داشت که انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را درک کرد و حتی برای آن خواند. نظام جمهوری اسلامی به هر دلیل باید با موسیقی کنار میآمد و کنار آمد. و در این بین هنرمندانی چون شجریان فرصت یافتند که بعد از قرنها فاصله بین مذهب و موسیقی به خانه اهل شریعت نیز راه پیدا کنند. ربنا که فراگیر شد شجریان نه تنها میهمان خانه مذهبیها که شریک مناسک دینی آنها شد.
شجریان با آنکه در خانوادهای کاملا مذهبی تربیت شده بود و خود قاری قرآن بود، ولی سلوک او با ظواهر مذهبی که مورد پسند اهل شریعت باشد چندان سازگار نبود، با این همه او خواند و مذهبیها در کنار غیرمذهبیها شنیدند. او مدتی طولانی خواند بیش ازپنجاه سال! و مردم طولانی شنیدند و حکاکی او بر هویت ایرانیان عمیقتر و ماندگارتر شد.
شجریان به جز آوازها و تصنیفها و ربنایش که خاطره مشترک بسیاری از ماست، در ساخت یک قطعه بزرگتر از سازمان هویتیِ ما ایرانیان همروزگار نیز سهمی فراوان دارد. او به همراه چند خواننده دیگر حافظ و سعدی و عطار و مولانا را در ظرف صدایشان به ما پیشکش کردند. آنها حافظ و سعدی را از انحصار نخبگان و اهل ادب رها کردند و آنها را به میهمانی همه مردم آوردند. آنان که با صدای شجریان مأنوس بودند بسیار بیش از پیشینیان از ادب فارسی آموختهاند. محمدرضا شجریان در شکلگیری هویت همنسلان من و بلکه آیندگان سهم دارد و سزاست که جایگاهش پاس داشته شود.
شجریان امروز 17 مهرماه 1399 از دنیا رفت. از خداوند متعال برای او غفران و آمرزش طلب میکنم.