سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حکایت یک تولد

به مناسبت میلاد پیامبر پاکی ها و نیکی ها، که درود خدا و فرشتگانش بر او باد، فرازی از کتاب سیرت رسول الله را می نویسم . این کتاب با بازنویسی جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز منتشر شده است.

آمنه حکایت کرد که چون به سید حامله شدم آوازی شنیدم که گفتی: «ای آمنه می دانی که به کی آبستنی؟ به پیغامبر آخر زمان آبستنی.» و هم آمنه حکایت کرد که چون به سید حامله شدم، نوری دیدم که از من جدا شد که جمله عالم به آن منور شد و نخست عکسی که از آن نورها پیدا شد، کوشک های بصرا پیدا شد، چنان که من آن را در مکه بدیدم. (و بصرا شهری بود در طرف شام).

روز دوشنبه بود. دوازدهم ماه ربیع الاول که سید از مادر به وجود آمد. آن سال بود که اصحاب پیل قصد مکه کرده بودند و حق تعالا ایشان را هلاک کرد. و واقعه ایشان از جمله معجزات بود، زیرا که به برکات ظهور سید، کید ایشان از مکه و اهل مکه دفع کرد و مکه از قدم ایشان محفوظ و محروس داشت و مضبوط گردانید.

حسان بن ثابت گفته است که من 7 ساله بودم اندر مدینه که یکی را از جهودان دیدم که بر بالای مدینه بر آمد و آوازی بلند داد و گفت: «اختر محمد امشب برآمد.» یعنی امشب محمد به وجود آمد.

 و آمنه حکایت کرد که در آن شب که سید از من به وجود خواست آمد، ستارگان آسمان دیدم که هم چون باران بر سر من فرو می باریدند وبه زیارت سید می آمدند و هم آمنه گفت که چون سید به زمین نهادم، دیدم که سر برآورد و روی سوی آسمان کرد و دست به دعا برداشت.

 

خدایا دل رمیده ما را انیس و مونسی فرستادی، تا ابد ما را از خاک نشینی کویش محروم مدار.