بنده راستینه
گویند: یکی از جمله صالحان به بازار رفت تا بندهای خرد. غلامی را نزد او آوردند؛
گفت: یا غلام چه نامی؟ گفت: فلان.
گفت: چه کار کنی؟ گفت: فلان کار.
گفت: نخواهم این را دیگری را بیاری. غلامی دیگر بیاوردند،
گفت: یا غلام! چه نامی؟ گفت آن که توام خوانی.
گفت : چه خوری؟ گفت آنچم تو دهی؟
گفت: چه پوشی؟ گفت: آنچه توام پوشانی.
گفت: چه کنی؟ گفت: آنچه توام فرمایی.
گفت چه اختیار کنی؟ گفت من بندهام، بنده را با اختیار و فرمان چه کار؟
گفت: این بنده راستینه است. او را بخرید. (ج1، ص 88)
راستی اگر ما آفریده شدهایم تا بنده باشیم، چگونه بندهای هستیم؟ راستینه یا ... ؟
به تعبیر سعدی:
بنده را نام خویشتن نبود هر چه ما را لقب دهند آنیم
گر برانند و گر ببخشایند ره به جای دگر نمی دانیم