پشیمانی از طلا شدن
مدتی است تلویزیون روحانیون را وارد سریالها و فیلمهای مختلف کرده و هر بار نقشی تازه در اختیار ایشان قرار میدهد. ما طلبهها شدهایم معیار دینی و غیر دینی شدن فیلمها. به خصوص وقتی در تیتراژ فیلم یک حجت الاسلام هم مشاور مذهبی باشد. این وضعیت در ماه رمضان دیگر حالت خفه کنندگی به خود میگیرد و تلویزیون علاوه بر سخنرانی و موعظه آخوندها، و نیز تعریف و تمجید از گذشتگان روحانی در تمام فیلم و سریالها یک طلبه را به مردم غالب میکند. درحالی که مجموعه صاحب دلان نشان داد نیازی به این همه شعار دادن نیست و میتوان اثری معنوی و دینی ساخت و در عین حال مردم را هم اذیت نکرد.
مجموعه نظریات دوستانم در مورد این کار رسانه ملی مثبت نیست. شاید هدف تلویزیون و مسئولینش خوب باشد و مثلاً بخواهند به گمان خودشان چهرهای مثبت از روحانی جماعت نشان دهند واین کار را به جایی برسانند که یک طلبه به جای یک دزد نقش بازی کند تا مشکلی از جایی حل شود. (لابد این هم خنثی کننده مارمولک است که یک دزد طلبه شده بود حالا یکه طلبه جای یک دزد رامیگیرد.) همین امروز یکی از دوستان از این وضعیت دلخور بود. به هر حال ما طلبهها اصولاً معتقدیم فقط خودمان میتوانیم کار خودمان را درست یا خراب کنیم. من به شخصه معتقدم ما هر خیر یا شری میبینیم نتیجه رفتار خودمان است و هیچ وقت هم از این که کسی بخواهد از روحانیت دفاع کند ذوق زده نشدهام. برخوردهای مردم با من نشان می دهد مردم ما را در حد خودمان به رسمیت شناخته و و بلکه قبول دارند. هر چند ممکن است مدتی در اوایل انقلاب و مدتی هم یک دهه بعد جو نامتعادلی در مورد روحانی جماعت حاکم بوده باشد. ولی مجموعا به گمان من، مردم و روحانیت در حال بازگشت به رابطه همیشگی خود هستند و در این مسیر لااقل من نیازی به فعالیت شبانه روزی صدا و سیما نمیبینم. ما پشتوانه هزار و صد سال حوزه علمیه شیعی را داریم که برای امثال من آبرو و وجاهت آورده است. و دلم نمیخواهد ندانم کاری دست اندرکاران نه چندان کاردان تلویزیون ما را از این پشتوانه محروم کند. ما در درون خودمان به اندازه کافی کسانی را داریم که باعث و بانی آبرو ریزی شوند. به جناب ضرغامی عرض میکنم
از طلا بودن پشیمان گشته ایم مرحمت فرموده ما را مس کنید.