بیایید التماس کنیم
بیایید التماس کنیم
بیایید هرچه اشک داریم بریزیم
تا امشب فردا نشود
اگر امشب به صبح برسد
کودکی شیر خواره به جای آب نوک پیکانی را در مذاق خود خواهد یافت
استخوان سیزده سالهای خواهد شکست
سه سالهای بی پدر میشود و سیلی میخورد
جوانی قطعه قطعه میشود
مشکی میدرد
دستهای از بدن جدا میشود
پیشانیای با سنگ آشنا میشود
سینهای با تیر سه شعبه دریده میشود
بدنهایی زیر سم اسب
....
....
بیایید التماس کنیم امشب صبح نشود
بیایید التماس کنیم به ماه
که نرود
به خورشید که نیاید
به صبح که ندرخشد
بیایید التماس کنیم
بیاید دعا کنیم
بیایید